جایگزین مسیر

بیم‌ها و امیدهای ژوزه مورینیو

by | مرداد , ۱۳ , ۱۳۹۶

پایگاه هواداران منچستر یونایتد-بیم ها و امیدها…

ژوزه مورینیو تیمی بی‌انگیزه، پرنوسان و بی‌اعتماد به نفس را از فنخال تحویل گرفت، حتی با وجود آنکه قهرمان اف‌ای‌کاپ شده بودند. در فصل اول ۴ خرید کرد که همگی خوب بودند، پوگبا، میخیتاریان، بایی و زلاتان از ارکان موفقیت‌های نسبی منچستر در فصل اول مورینیو بودند که توانستند دو عنوان قهرمانی مهم کسب کرده و ویترین باشگاه را کامل کنند، با شروع تابستان و فصل نقل و انتقالات هوادارانِ پیگیرِ منچستر منتظر موراتا و لیندلوف بودند، که انتظار دومی را از ژانویه می‌کشیدند، باشگاه در اقدامی غافلگیرکننده لوکاکو را به خدمت گرفت و علاوه بر لیندلوف ماتیچ را هم به باشگاه اضافه کرد. تا لحظۀ نگارش این مطلب هنوز خرید دیگری انجام نگرفته است. در آستانۀ شروع فصل جدید با هم مروری بر پست‌های مختلف خواهیم داشت:

دروازه‌بان:

مطمئن‌ترین منطقۀ فصل بعدی تیم بی‌شک سنگربان تیم است، جایی که دو دروازه‌بان طراز اول جای هیچ نگرانی باقی نمی‌گذارند.

دفاع:

تصور می‌شد با آمدن لیندلوف و تشکیل زوج بایی-لیندلوف دفاع تیم مستحکم و نگرانی‌ها کمتر شود، اما با بازی‌های پیش‌فصل و اشتباهات عجیب لیندلوف نگرانی‌هایی در بین هواداران دیده می‌شود اما این نگرانی‌ها تا چه حد باید جدی گرفته شوند؟ با مرور فصل گذشتۀ تیم می‌توان حدس زد حداقل در سطح بازی‌های داخلی نباید چندان نگران دفاع بود، تیم با ترکیب کنونی مدافعان شانس خوبی برای ثبت آماری خوب در خط دفاعی دارد، هنوز برای قضاوت در مورد لیندلوف زود است. به یاد بیاورید فصل گذشته با لشگر مصدومان و بازی کردن اسمالینگ و جونز و بلیند در خط دفاعی ( در یکی دو بازی زوج دارمیان و بلیند در مرکز خط دفاعی بازی می‌کردند و اشلی یانگ در دفاع چپ!) منچستر دومین خط  دفاع برتر لیگ را داشت.

هرچند نمی‌‌توان و نباید تمام اعتبار عملکرد خوب دفاعی را به پای مدافعان نوشت. تیم‌های مورینیو همیشه از استحکام دفاعی قابل قبولی دارا بوده‌اند، حال با آمدن ماتیچ در مقابل مدافعان امیدواری‌ها بیشتر هم می‌شود. اگر روخو از بند مصدومیت رها شود و به روزهای خوبش برگردد و لیندلوف در ترکیب تیم جا بیفتد حتی می‌توانیم به ثبت آمار بهترین خط دفاعی لیگ امیدوار باشیم. وجه بدبینانۀ ماجرا آنجایی است که لیندلوف پرنوسان ظاهر شود، روخو بعد از مصدومیت به آمادگی قبل نباشد و در مقاطع فشردۀ فصل باز هم دست به دامان اسمالینگ و بلیند شویم که ثابت کرده‌اند در روزهای دشوار تکیه‌گاه‌های امنی نیستند. اما در دفاع‌های کناری فعلا خیالمان از سمت راست راحت است، پیش‌بینی می‌شود والنسیا حداقل این فصل هم مثل فصل گذشته از بهترین بازیکنان تیم باشد، از طرفی فوسو منصاح هم در بازی‌های پیش‌فصل امیدوار کننده ظاهر شد. توانزبه در بازی‌های آخر فصل خوب بود.

برای قضاوت در مورد کیفیت او کمی زود است. مورینیو فصل گذشته در پست هافبک دفاعی هم از او بازی گرفت، باید منتظر ماند و دید که توانزبه چه جایگاهی در برنامه‌های مربی خواهد داشت. البته قاعدتا باید دارمیان هم در این پست در نظر گرفته شود اما فعلا شرایط تیم اقتضا می‌کند دارمیان را در سمت دیگر دفاع چپ بررسی کنیم. در دفاع چپ یک رویای شیرین برای هواداران وجود دارد، آن هم اینکه لوک شاو به روزهای خوبش برگردد، هوادارانی که بازی‌های شاو را خوب به یاد دارند می‌توانند گواهی دهند که شاو تا قبل از مصدومیتش یکی از بهترین بازیکنان تیم فنخال و از نقاط قابل اطمینان تیم و می‌شود گفت جزء سه مدافع چپ برتر جزیره بود. اما بعد از مصدومیت بشدت افت کرد و اتفاقات فصل قبل را هم که حتما هواداران بخاطر دارند. از رویای شاو که بگذریم گزینه‌های بازی در دفاع چپ دارمیان و بلیند هستند، اولی بازیکنی است بشدت دونده و در خدمت تیم و در بخش دفاعی قابل قبول، اما در فاز تهاجمی نمی‌‌توان حسابی رویش باز کرد.

بلیند هم ضریب اشتباه بالایی دارد و تنها نقطه قوتش شاید ارسال پاس‌های پشت مدافعین برای لوکاکو یا رشفورد باشد. روخو هم علیرغم عملکرد خوبش، در سمت چپ به خوبی دفاع وسط نیست و از طرفی مشخص نیست آیا بعد از مصدومیت آمادگی گذشته را داشته باشد یا نه.می‌توان گفت تنها امید مورینیو برای داشتن یک دفاع چپ درجه یک برگشتن شاو به روزهای خوبش است. اوورلپ‌های شاو با پوگبا، میخیتاریان، مارسیال یا رشفورد می‌تواند از بهترین استراتژی‌های تهاجمی در فصل آینده باشد. برای سنجش میزان خوش‌بینی‌مان باید منتظر بهبود شاو و رویکرد مورینیو باشیم. علامت سوالی بزرگ برای منچستر در این فصل. آیا شاو به اوج برخواهد گشت؟ آیا مورینیو به او اطمینان خواهد کرد؟ باید منتظر ماند و دید. در غیر اینصورت نباید حساب چندانی روی دفاع چپ باز کنیم. اگر ایده‌آل شاو در دسترس نباشد در بهترین حالت این پست، پستی خنثی برای منچستر خواهد بود.

هافبک:

کمربند میانی تیم جای نگرانی باقی نمی‌گذارد، ماتیچ در همان بازی اولش هوش از سر هواداران برده است. ترکیبش با هررا از بهترین زوج‌های میانی جزیره خواهد بود، البته اگر ماتیچ معدود نگرانی‌های ناشی از افت نسبی‌اش در فصل گذشته را برطرف کند. بعید است انتقاداتی که از نوسان بازی‌اش در فصل گذشته می‌شد محلی از اعراب داشته باشد. نکتۀ امیدوارکننده شناخت بسیار خوب مربی و بازیکن است. می‌توانیم به عملکرد عالی ماتیچ امیدوار باشیم. اما روی نیمکت چه خبر است؟ کاپیتان احتمالا گزینۀ اول مورینیو نیست، اما ثابت کرده هنوز دود از کنده بلند می‌شود، کریک همچنان در ۳۶ سالگی از بهترین هافبک‌های نگه‌دارندۀ جزیره است و جایگزین خوبی به شمار می‌آید. پریرای جوان اگرچه نزدیک به زمین حریف بهتر بازی می‌کند، با این حال از امیدهای هواداران به شمار می‌رود در یکی دو بازی پیش‌فصل امیدوار کننده بود و البته اشتباهاتی هم داشت. برگرداندنش از گرانادا قطعا بی‌دلیل نیست و مورینیو حداقل در بازی‌های حذفی داخلی به او میدان خواهد داد.

برای کسانی که بخاطر کلاس ۹۲ عاشق شیاطین سرخ شده‌اند، دیدن بازیکنان آکادمی در ترکیب اول تیم اتفاقی بسیار خوشایند و لذتبخش است. مساله‌ای که در امتداد فلسفه و تاریخ باشگاه است و فقدان آن در سال‌های اخیر و روی آوردن به ولخرجی‌ها طرفداران قدیمی را رنجیده خاطر کرده است. پریرا و رشفورد و بازیکنانی نظیر آن‌ها از معدود بازیکنانی هستند که در دورۀ ۲۲۲ میلیون‌یورویی فوتبال، امید را در دل طرفداران قدیمی‌تر زنده نگه داشته‌اند. اما در کنار ماتیچ و لوکاکو روشن‌ترین نقطۀ امیدواری منچستر پوگبا است. هواداران بی‌صبرانه منتظر دیدن پوگبا در نقش هافبک پیش‌رونده هستند، فصل پیش پوگبا انواع نقش‌ها را بر عهده داشت، از هافبک نگه‌دارنده تا باکس تو باکس یا شماره ۱۰ و … با آمدن ماتیچ باید منتظر نقشی مانا تر برای پوگبا باشیم. میخیتاریان و ماتا از گزینه‌های پست شماره ۱۰ هستند و بعید است تیم در این پست به مشکل بربخورد، میکی اگر ثبات را به بازیش اضافه کند امید می‌رود از بهترین بازیکنان فصل پیش‌رو باشد. منوط به اینکه ما را به یاد آن موقعیتی که مقابل رئال با پیراهن دورتموند خراب کرد نندازد و بیشتر بازیکنی را ببینیم که در بازی رفت مقابل تاتنهام یا در بازی‌های مراحل حذفی لیگ اروپا در فصل گذشته دیدیم.

ماتا نشان داده چارچوب را خوب می‌شناسد و خلاقیتش در بازی‌های دشوار چاره‌ساز خواهد بود. فلینی هم ظاهرا در برنامه‌های مورینیو جای دارد و خب نیاز چندانی به توضیح نیست که در صورت ترنسفر نشدن فلینی چه نقشی در تیم خواهد داشت. اما می‌رسیم به پاشنۀ آشیل تیم، جایی که مورینیو همچنان به دنبال تقویت تیم در آن ناحیه است. وینگرهای تیم در فصل گذشته نشان دادند از سطح اول اروپا فاصله دارند، لینگارد علیرغم اینکه بازیکن مورد علاقۀ مورینیو است کیفیت لازم برای تیمی که می‌خواهد برای قهرمانی بجنگد را ندارد. دوندگی و سخت‌کوشی فراوان و مشارکتش در کارهای دفاعی مورینیو را در فصل اولش قانع کرد تا به او میدان بدهد، اما ۱۰۰هزار پوند در هفته برای بازیکنی در سطح لینگارد معقول نیست و انتظارات از او بالاتر از این‌هاست. بازیکنان دیگری که در این پست کاندیدای بازی هستند وینگر تخصصی نیستند، از ماتا و مارسیال گرفته تا رشفورد، اشلی یانگ هم که منهای دقت خوبش در سانتر کردن چیز زیادی به تیم اضافه نمی‌کند با آمدن پریسیچ داستان به کلی فرق خواهد کرد. اما به مانند چیزی که در مورد لوک شاو گفته شد اینجا هم یک رویای شیرین وجود دارد و آن هم بازگشت مارسیال به فرم خوب فصل اول حضورش در باشگاه است.

اگر مارسیال بتواند با اندیشه‌های مو خودش را تطبیق دهد و انتظارات را برآورده کند می‌‌توان یک تیم زهردار در فاز تهاجمی متصور شد. رشفورد هم برای نقطۀ اتکا کمی جوان است و از طرفی توانایی‌هایش و فیزیک بدنی‌اش کاملا منطبق بر بازی بعنوان وینگر نیست. اگر باشگاه نتواند بازیکنی برای این پست جذب کند باید چشم امیدمان به مارسیال باشد، اگر مارسیال همیشه مثل بازی پیش‌فصل با رئال باشد می‌توان به توفیق نسبی در این پست دل بست.

مهاجم:

در نوک پیکان خط حمله به نظر نمی‌رسد جای نگرانی وجود داشته باشد، لوکاکو وزنۀ قابل اعتمادی به شمار می‌رود و رشفورد هم جایگزین خوبی است و می‌تواند در کنار لوکاکو پیشرفت کند. احتمال کمی هم وجود دارد که زلاتان در ژانویه به باشگاه اضافه شود و کمک حال تیم در باکسینگ دی و روزهای پرفشار باشد.

در نهایت می‌توان گفت فصل پیش رو منوط به چندین فاکتور است، در خوش‌بینانه‌ترین حالت با برگشت شاو و مارسیال به فرم خوبشان و جذب پرسییچ می‌توان کاملا به قهرمانی و حتی حضور در نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان اروپا امیدوار بود. بدترین حالت هم می‌تواند عدم تطابق و هماهنگی لیندلوف با ترکیب تیم، تکرار بازی‌های ناامیدکننده از سوی شاو باشد، کیفیت اسمالینگ و جونز و بلیند هم که معلوم است. دارمیان هم که در بهترین حالت یک دفاع راست خوب است و در سمت چپ کارآیی‌اش افت می‌کند. در این سناریوی بدبینانه رسیدن به هشت تیم اروپا و قهرمانی در لیگ آرزو خواهد بود. از نقاط ضعف فصل گذشتۀ مورینیو که زیر سایۀ قهرمانی‌ در لیگ اروپا دیده نشد کمتر استفاده کردن از سیستم چرخشی و مصدومیت‌های پرشمار بود.

باید ببینیم او برای این مشکل تیم چه فکری کرده است و آیا دورۀ بدنسازی خوبی را پشت سر گذاشته است یا نه. شخصا به فصل پیش رو خوش‌بینم و تیم را در کنار منچستر سیتی مدعی اصلی قهرمانی می‌دانم. مگر هواداری چیزی غیر از غلبۀ سویۀ خوش‌بین آدمی به وجه بدبینش و امید به موفقیت تیم است؟

۰ Comments