پایگاه هوادارن منچستریونایتد در ایران – در این یادداشت قصد بر این داریم تا تحلیلی آماری از بازی دو تیم منچستریونایتد و لیورپول به شما خوانندگان محترام ارائه دهیم. تحلیل از درصد فعالیت کمی دو تیم و کیفیت این فعالیت که بعد کیفی آن است و سپس تحلیل از گردش توپ دو تیم در منطقهی کل زمین و 3 منطقه به صورت جزء، در آخر نیز به تحلیل بصری بازی به صورت خلاصه میپردازیم.
بعد کمی و کیفی:
کمی: برتری 46 درصدی لیورپول در فاز تهاجمی، برتری 2 درصدی لیورپول در فاز تدافعی، برتری 15 درصدی لیورپول در مجموع.
کیفی: برتری 3 درصدی لیورپول در فاز تهاجمی، برتری 7 درصدی لیورپول در فاز تدافعی، برتری 5 درصدی لیورپول در مجموع.
گردش توپ:
کل مناطق زمین: لیورپول 8.26 درصد بیشتر برای به گردش در آوردن توپ تلاش کرد که با قرار گرفتن فاکتور دقت، این عدد به 9.26 میرسید، یعنی لیورپول در دقت پاسکاری خود 1 درصد آمار بهتری را به نسبت تلاش خود به ثبت رسانید. دقت پاس منچستریونایتد 83.45 درصد و برای لیورپول 84.37 درصد بود.
یکسوم تدافعی: لیورپول 41.18 درصد بیشتر برای گردش توپ تلاش کرد که با قرار گرفتن فاکتور دقت، این عدد به 38.97 نزول پیدا میکند، یعنی لیورپول علارقم تلاش بیشتر و البته دقت پاس بهتر خود، در یکسوم تدافعی خود به نسبت برتری تلاش خود نمیتواند دقت در پاسکاری را ایجاد کند. دقت پاسکاری یونایتد 94 درصد و دقت پاسکاری لیوپول 90.58 درصد است.
تحلیل: دلیل این تلاش بیشتر و عدم همسقف شدن دقت با تلاش را باید تراکم بیشتر منچستریونایتد در خط میانی و خط تهاجمی این تیم دانست، یونایتد با پشتیبانی خطوط تدافعی و میانی خود همانند تیم لیورپول قصد بر پرس توپ از بالا داشت، دلیل این دستور تاکتیکی را باید در نبود تمرکز تدافعی لیورپول در بازیهای قبل این تیم دانست. گفتنی است منچستریونایتد تراکم را به صورت یکسان در زمین پخش میکرد و بازیای بازتر از تیم لیورپول به اجرا در میآورد و از برای همین تلاش لیورپول برای رسانیدن توپ به یکسوم میانی بیشتر بود.
یکسوم میانی: منچستریونایتد 1.3 درصد بیشتر برای گردش توپ در یکسوم میانی تلاش کرد که با قرار گرفتن فاکتور دقت، این عدد به 3.89 میرسد. دقت پاسکاری یونایتد در این منطقه از زمین 88.79 درصد و برای لیورپول 86.46 درصد بود.
تحلیل: عدد 1.3 نشاندهندهی تلاشی نهچندان بیشتر از سوی یونایتد است که با در نظر گرفتن حضور لیورپول با 3 هافبک میانی این عدد 1.3 بیشتر خود را نشان میدهد. لیورپول در هنگام رسیدن توپ به میانهی میدان بسیار فشرده و نزدیک به خطوط یکدیگر چه در طول و چه در عرض بازی را دنبال میکردند، دلیل این نزدیکی عدم وجود یک مهاجم یا وینگرهایی سرعتی و فیزیکی در تیم منچستریونایتد بود، همچنین حضور مدافعین میانیای با میانگین 27 سال در تیم لیورپول این قدرت را به راجرز داد چنین ریسکی را متحمل شود. از سویی دیگر این نزدیکی در بین خطوط تنها باعث برتری یونایتد در میانهی میدان شد، چرا که لیورپول با گردش توپ کمتر و دقت کمتر در پاسکاری، بهتر توپ را به فاز تهاجمی منتقل میکرد که دو دلیل داشت: 1- میانگین بالای خط تدافعی یونایتد در نیمهی سمت چپ دفاع، جاییکه اورا و ویدیچ میانگین سنی 32 را به ثبت رساندهاند. 2– حضور 3 مهاجم سرعتی و تکنیکی در تیم لیورپول با میانگین سنیای 23 سال در برابر میانگین خط تدافعی یونایتد که 27 سال است، البته به لطف سن کم رافائل و جونز این میانگین از 32 به 27 رسید.
یکسوم تهاجمی: لیورپول 3.74 درصد بیشتر از تیم منچستریونایتد در یکسوم تهاجمی توپ را به گردش در آورده که با قرار دادن فاکتور دقت، این عدد به 12.63 میرسد. دقت پاسکاری یونایتد در این منطقه 69.76 درصد و برای تیم لیورپول 76.86 بود.
تحلیل: تلاش بیشتر لیورپول که عدد 3.74 را نشان میدهد را باید تا حدود زیادی تحت تاثیر اخراج ویدیچ و حضور کوتینیو در تیم لیورپول دانست، با این حساب بعید به نظر میرسد که تلاش لیورپول برای به گردش در آوردن توپ در یکسوم تهاجمی در حالت برابر در تعداد بازیکن، بیشتر از تیم منچستریونایتد بوده باشد. اما دلیل برتری 12.63 درصدی لیورپول در دقت پاسکاری در این منطقه را باید سکتهی یونایتد در انتقال بدون توپ این تیم از یکسوم میانی و تهاجمی به یکسوم تدافعی و همچنین سرعت بالای مثلث لیورپول در خط تهاجمی دانست. لیورپول برای انتقال توپ به یکسوم تهاجمی برخلاف حریف که به دنبال گردش توپ بود، به دنبال دوندگی بیشتر بود تا هم بازی حریف را خراب کند و هم توپ را از بالا پرس کرده و به دست آورد. لیورپول در این بازی در مجموع 38 تکل زد که 19 عدد آن در خطوط میانی و تهاجمی این تیم صورت پذیرفت. دلیل سکتهی یونایتد نیز فشردگی طولی و باز بازی کردن این تیم در عرض بود که این تیم را در بازیسازی کند و پلهپله به بالا میبرد، این بازیسازی کند نیز نیازمند به نزدیکی مدافعین و هافبکها بود تا ریتم تیم در میانه زمین و انتقال توپ یه سکسوم تهاجمی از بین نرود، جایی که فضای قابل استفادهای در پشت مدافعین قرار میگرفت، فضایی که گرچه بسیار زیاد نبود ولی قابل استفاده برای مثلث استاریچ، استرلینگ و سوارز بود. دوندگی لیورپول در خطوط میانی و تهاجمی این و انتقال سریع توپ به یکسوم تدافعی یونایتد، جاییکه یونایتد در حالت گرداندن توپ تمرکز کمی بر روی فضای دافعی خود داشت، باعث می شد این تیم دچار سکته شود و تیم لیورپول را در فضایی باز برای گرداندن توپ و ایجاد موقعیت قرار دهد.
تحلیل بصری:
مویز در بازی برابر وستبروم به درک خوبی از تیم خود رسید، درکی که از بازی برابر کریستال پالاس شروع شد، اما اینرا شاید فراموش کرده بود که تیم لیورپول دوچندان در فاز انتقال توپ بهتر از تیمهای پالاس و وستبروم است و البته توانایی انتقال این تیم از یکسوم میانی به یکسوم تهاجمی بسیار خطرناک میباشد.
از آنسو راجرز به بازی دادن به فلنگن در چپ و بازی ندادن به کوتینیو نشان داد که قصد استمرار در حملات را ندارد و بیشتر بر روی دفاع و پرس در یکسوم میانی و تدافعی تمرکز کرده است، جاییکه اون از بازیسازی کند یونایتد در 2 بازی اخیر این تیم به خوبی آگاه بود.
نمایش نیمهی اول دو تیم بسیار نزدیک بود و دیوید مویز در این مورد مطمئن بود و البته حق داشت، اما چیزی که در مورد آن حق نداشت، عملکرد ضعیف او و کادر فنیاش بابت عدم تصمیمگیری درست و به موقع بود.
مویز دو راه پیش روی خود داشت: 1- استفاده از ولبک به جای فنپرسی تا یونایتد پس از کشاندن بازی به میانه، توپ و تیم را با توجه به سرعت و قدرت ولبک به جلو هل بدهد، به اصطلاح انگلیسی تیم را بعد از بویلد آپ کند در انتقال توپ از دفاع به میانه، در انتقال توپ و تیم به یکسوم تهاجمی پوشینگآپ کند، اما او همچنان به نظاره نشست تا تیمش سکتههای بعدی را بزند. 2- استفاده از ولبک و والنسیا در کناره و کلورلی در میانه تا بازیسازی یا بویلدآپ تیم سریعتر شود و همچنین از بازیکنان کناریای سرعتی استفاده کند تا بتواند تیم خود را در سریعترین زمان ممکن به حمله ببرد. اما تصمیم مویز دیر صورت گرفت، این عمل دیر وقت باعث شد تا عطش یونایتد با توجه به زمان کم دو چندان شود و تیم ذهنیتی کاملا هجومی به خود بگیرد و یونایتد به جای آرام کردن بازی، با توجه به نبود وقت بازی را سریع کند و فشردگی طولی را کمتر از قبل تا موجبات فرار استاریچ و اخراج ویدیچ فراهم شود.
مویز حتی می توانست برای بویلدآپ کند خود و اصرارش به استفاده از فنپرسی، از سیستم 3 دفاعه با 2 هافبک میانی پاسور استفاده کند تا تیم یونایتد در فشردگی طولی خود و بازی بودن خود در عرض با توجه به دوندگی و سرعت تیم لیورپول به مشکل کمتری بخورد، اما مویز به استفاده از فنپرسی و ماتا و بازیسازی کند تیم خود تا دقیقهی 75 اصرار کرد، همچنین با بازی دادن عدنان و ماتا در کنارهها اصرار ورزید، در حالی که دو مدافع کناری این تیم بارها در برابر سرعت نه چندان بالای رافائل و عدنان جا ماندند، در نتیجه عدنان و ماتا در زمین ماندند تا فلنگن 21 ساله و بی تجربه 11 بار تکل بزند و جانسن نیز روزی خوب را برابر حریف خود داشته باشد با صورت دادن 5 تکل، در حالی که میانگین تکل زدهی فلنگن تا قبل بازی برابر یونایتد3.07 تکل در هر بازی بود و همچنین آمار جانسن نیز 2.36 تکل در هر بازی، اما کادر فنی یونایتد به کندی در بازیسازی تیم خود اصرار کردند تا این دو مدافع کناری بسیار بالاتر از میانگین خود بتوانند عمل تکل را صورت بدهند، عملی که در هنگام کند بودن بازی حریف بیشتر و بهتر به ثمر مینشیند.
عدم وجود بازیکنان سرعتی در خط تهاجمی یونایتد باعث شد تا خط تدافعی لیورپول که تا قبل از بازی برابر یونایتد 35 گل خورده بود و در 5 بازی اخیرش 11 گل را دریافت کرد در بازی برابر یونایتد در خانهی حریف دروازهاش را بسته نگه دارد، تیمی که پتانسیل بالایی در اشتباه کردن در خطوط تدافعی خود دارد با یک بازی کند در تمامی نقاط زمین از سوی حریف مواجه شد تا با خیالی راحت به دفاع بپردازد.
اما مویز:
سوالاتی که در اینجا مطرح میشود:
1- آیا او هماند مربی اورتون است که ذهنی باز در قبال مقابله با حریفانش داشت!؟
2- علت این تصمیمگیری دیر و اصرار به دستورات تاکتیکی خود تا دقیقهی 75 چه بود!؟
3- مقصر اصلی این باخت اوست یا کادر فنی او!؟
مویز در برابر لیورپول شاید توانسته درک درست از بازی حریف داشته باشد ولی در پی پیشبرد تاکتیکهای خود بوده، یا حتی او در پی مقابله بوده ولی کادرش رای او را زدند و شاید چندین سوال دیگر، اما چیزی که می توان به آن مطمئن بود این است که:
تیمهایی که در عرض و طول بازی خود فشردگی ایجاد میکنند و با سیستم 433 و بدون دفاع چپ تخصصی و هافبک تهاجمی به بازی میآیند را نمیتوان با فوتبالی با بازیسازی کند شکست داد.
۰ Comments