جایگزین مسیر

عملکرد فصل اول مورینیو از نگاه خبرنگاران

by | مرداد , ۱۳ , ۱۳۹۶

عملکرد فصل اول مورینیو از نگاه خبرنگاران

پایگاه هواداران منچستر یونایتد – پیش از آغاز فصل ۲۰۱۷/۱۸ با جمعی از برترین خبرنگاران کشور انگلستان، از جمله دنیل تیلور، هنری وینتر، الیور کِی، جیمز داکر، مایک کیگان و مارک اوگدِن، گفتگو شد و خلاصه ی نقطه نظرات آنها از فصل پیش که موفق ارزیابی شد و همچنین روش های تعجب برانگیز جدید در کار مورینیو، در زیر آمده است.

دنیل تیلور، سردبیر بخش فوتبالی گاردین

هنگامیکه سوت پایان بازی در استکهلم زده شد، می دانستید که یونایتد فصل موفقی را بالاتر از هر تیم دیگر لیگ برتر به جز چلسی داشته است. اما اگر یونایتد آن شب برنده نمی شد، مطمئنا با دیدگاهی متفاوت فصل اول مورینیو ارزیابی می شد و نتیجه ی آن چیزی به جز یک جام اتحادیه نبود؛ بیایید صادق باشیم، سوپر جام یک بازی دوستانه محسوب می شود و هر تعداد بار که مورینیو میخواهد بگوید، اما “سه گانه” نخواهد بود! در این صورت، فصل گذشته نیز به دلیل رتبه ی تیم در لیگ برتر، یک فصل از یاد رفته محسوب می شد. در عوض، بردن دو جام (جام اتحادیه و لیگ اروپا) جای بحث خواهد بود و نمی توان به سادگی از آن گذشت. مهم نیست که تا چه حد بر یونایتد زوم شود و گاهی اوقات ناخوشایند باشد؛ نکته ی پایانی جام بردن مورینیو است. او تا بدین جا، به اندازه ی لیورپول و تاتنهام در یک دهه ی گذشته جام برده است.

من همچنان تعجب می کنم که چگونه باشگاه بلافاصله پس از سر الکس فرگوسن به دنبال او نرفت؛ چرا که اگر این اتفاق افتاده بود، آنها را از مشکلات عدیده ای که در میان مدت با آن دست و پنجه نرم کردند، رها می کرد. من همیشه فکر می کردم که او مناسب ترین مرد برای این پست است و در مورد سبک بازی او بسیار بحث کردم که آنچنان که می گویند بد نیست. مرجع بحث من عملکرد او در ریال مادرید بود که البته ماشین گلزنی چون کریستیانو رونالدو داشت. یونایتد ازین گونه دارایی های باارزش (رونالدو) ندارد و نمی توان و نباید کتمان کرد؛ فوتبال گاهی غمناک و ناامید کننده است. خلاصه کلام، اولدترافورد جای شادتریست و او غم های لوئیس فن خال را زدوده است.

هنری وینتر، سردبیر بخش فوتبالی تایمز

مورینیو و ایبراهیموویچ توانستند در عصر جدید دو جام، یا سه جام در صورتیکه سوپر جام را به حساب آورید، به دست آورند که البته همگی جام های دست دوم محسوب می شوند. مورینیو و ایبراهیموویچ (تا پیش از مصدومیت تاسف برانگیز) قسمتی از دوران یونایتد گذشته را زنده کردند. همه چیز آرام آرام برمی گردد.

واضح است که فوتبال هجومی تری نیاز است، اما حمایت بی قید و شرط طرفداران از مورینیو و تیم بسیار باشکوه بود. بازیکنان جدید معمولا از حمایت های هواداران در بازی های خارج از خانه گفته و آن را تحسین می کنند.

مصلحت اندیشی، درخشش های تاکتیکی مکرر در لحظات حساس و جام ها؛ او با عناوین کوچک شروع کرد و در حال مهیا سازی خود برای ادامه مسیر است. او نسبت به بازیکنانی مانند لوک شاو که نیازمند حس ترحم برانگیزی هستند بسیار سخت رفتار می کند؛ مورینیو از شخصیت های قوی لذت می برد و ضعیف ترها نابود خواهند شد.

الیور هولت، سردبیر بخش ورزشی میل

من از ۱۰ به او ۷ می دهم. بازی فوتبال او عالی نبود، اما فکر می کنم که بیشتر هواداران یونایتد می گویند که تیم نسبت به گذشته بهبود یافته و احساس می کنند که بار دیگر باشگاه به قله ی فوتبال نزدیک می شود. باشگاه دو جام برده است. مهم نیست که آنها، جام های بزرگی محسوب نمی شوند؛ این حاکی از بازگشت ذهنیت برنده و قدم های بزرگ به سمت جلو می باشد.

مورینیو به خوبی خود را با شرایط وفق داد و با مصلحت اندیشی خود، دو جام به ویترین افتخارات خود و باشگاه اضافه کرد. نوع رفتارش با لوک شاو را نمی پسندم؛ اما با وجود رویکرد خصمانه ی وی با بازیکنان از زمان ریال مادرید، آنچنان شگفت زده نشدم. علی رغم مطلوب بودن نتایج، سبک بازی تیم، هیچ کس را قانع نکرد.

جیمز داکر، مسئول فوتبالی در ناحیه ی شمال روزنامه ی دیلی تلگراف

واقعا عجیب است؛ کمتر به یاد می آورم که موفقیت یا عدم موفقیت یک فصل تنها به نتیجه ی یک مسابقه وابسته باشد! اگر آنها بازی فینال را باخته بودند، نتیجه ی فصل جور دیگری رقم می خورد. رتبه ی ششم در لیگ برتر و بدون سهمیه لیگ قهرمانان، نگاه های تیزبین را جذب می کرد و قهرمانی جام اتحادیه بی ارزش جلوه می نمود.

در عوض، دو جام (یا سه جام در صورتیکه سوپر جام را حساب کنید، کاری که مورینیو مدام انجام می دهد) و کسب سهمیه ی مستقیم لیگ قهرمانان اروپا، با هر خط کش و متری آن را یک فصل موفق ارزیابی می کند. فرم بازیکنان در پایان لیگ به دلیل مصدومیت ها و بازی های فشرده، از بین رفته بود و فکر می کنم که عدم تمایل مورینیو به استفاده از سیستم چرخشی در ابتدای فصل، مشکلات را پیچیده تر کرد. در برهه ای از فصل بخصوص در ماه های پایانی، جاییکه خستگی در عملکرد و سطح کیفی فوتبال آنها دیده می شد، آنها راه درستی در پیش گرفتند و تنها به پیروزی فکر کرده و خود را به هزار زحمت و خسته از خط پایانی عبور دادند.

یونایتد لوئیس فن خال، تیمی کوتاه قد و ضعیف بود و مورینیو بلافاصله بازیکنانی بلند قد و فیزیکی به ترکیب خود اضافه کرد؛ با این کار توانست ذهنیت بازیکنانی که نرم و خسته بودند را بازگرداند. همه چیز درست و مرتب نشد، اما وی خیلی زود فهمید که این شغل از آنکه فکر می کرده سخت تر است و از برخی کاستی ها تعجب می کرد. یکی از مواردی که من در مورد مورینیو دوست دارم، استانداردهای بالای اوست و این روشی است که دقیقا باید در باشگاهی مانند یونایتد اجرا شود.

انتظارات زیر نظر دیوید مویس و لوئیس فن خال، مدام کاهش می یافت. مورینیو آمد و گفت: «بس است! سطح بازی و انتظارات خود را بالا ببرید تا اتفاقات خوشایند بیشتری دریافت کنید.» در آن موقع احساس کردم که وی قدم های بزرگی در جهت بالا بردن سطح فوتبال برداشته است، و خدا می داند که تیم به آن نیاز داشت، اما زندگی همیشه باب میل شما پیش نمی رود و نیم فصل دوم خوبی نبود. یک فصل دیگر دوری یونایتد از لیگ قهرمانان و شب های فوتبالی سه شنبه، یعنی یک فصل افول بیشتر قرمزها.

۰ Comments