جایگزین مسیر

فلسفه ی جدید ، پروسه ای برای زخم های بیشتر

by | آذر , ۲۰ , ۱۳۹۴

با یک فلاش بک به آپریل ۲۰۱۴ و منچستر دیوید مویز چیزی که مشاهده می شود فراتر از شکست برای یونایتد است ، سردرگمی ، نا امیدی و تحقیر ؛ اما این داستان ادامه ندارد و لوییز فن خال می آید تا شرایط را درست کند.

اختصاصی پایگاه هواداران منچستریونایتد لوییز فن خال بعد از جام جهانی ۲۰۱۴ سکان هدایت شیاطین را در دست گرفت تا قلعه در حال تخریب شیاطین را ترمیم کند. اما ماجرا جوری دیگری پیش رفت او به جای ترمیم تصمیم گرفت قلعه ای از نو بسازد و “فلسفه” خویش را جایگزین کند. برنامه لوییز فن خال هرچه بود یونایتد را از آن مشکلت ابتدایی خارج کرد ولی آیا توانست به اهداف خود برسد؟

خرج های اشتباهی

man-utd-summer-signings-2014

لوییز فن خال تیمی را در اختیار گرفت که مهره های متوسطی داشت ، از بازیکنانی که کیفیتی در حد یونایتد نداشتند تا بازیکنانی که پا به سن گذاشته و از سطح اول دور شده بودند. استارت تغییر نسل زده شد ، خرید پشت خرید برای باز سازی و رسیدن به قدرت. لوییز فن خال بارها اعلام کرده که مسئولان یونایتد برای خرید بازیکن دست او را کامل بازگذاشته و از او حمایت کرده اند، اما نکته ای که وجود دارد شیاطین بعد از خرج های سنگین باز هم به بالانس نرسیده و زخم های بزرگی در ترکیب خود دارند. یونایتد در دو فصل گذشته بدون احتساب فروش بازیکنان خرجی حدود ۴۰۰ میلیون یورو انجام داده تا تیم خود را بازسازی کند ، اما هنوز در قلب خط دفاعی مشکلات زیادی دارد و در خط آتش خود هیچ نشانی از یونایتد دیده نمی شود.

در زمان ورود لوییز فن خال به تئاتر رویاها وی سه دفاع چپ را خریداری کرد ولی در این دو فصل دیده شده که یونایتد با مصدومیت لوک شاو به شدت در دفاع چپ آسیب پذیر شده ، لوییز فن خال علاوه بر خرید ها دست به استفاده از بازیکنان جوان آکادمی یونایتد هم زده است اما نتوانسته خلا شاو را پر کند. در کمربند میانی یونایتد اوضاع متفاوت تر از گذشته است ، خط هافبک یونایتد آن بخش از تصمیمات فن خال است که یونایتد ها همواره مدیون او خواهند بود ، کمربندی مستحکم با خرید هایی در خور نام یونایتد. اما اوضاع در خط حمله متفاوت است باز هم عدم بالانس دیده می شود ، فروش مهاجمان یکی پس از دیگری و خروج آن ها از الدترافرود از رفتن فن پرسی با تجربه و چیچاریتوی تمام کننده تا ویلسون جوان ولی فقط جذب یک بازیکن آن هم مارسیال جوان که توانایی یکه تازی را ندارد، یونایتد را از آن خط حمله آتشین سال های گذشته دور کرده است.

پست های غیر تخصصی

during the Barclays Premier League match between Manchester United and Leicester City at Old Trafford on January 31, 2015 in Manchester, England.

هواداران یونایتد با استفاده بازیکنان در پست های غیر تخصصی نا آشنا نیستند، آنها هنر بازی گرفتن الکس فرگوسن را دیده اند ، از قراردادن پارک جی سونگ در دفاع راست تا بازی گرفتن رافائل در پست هافبک دفاعی همگی از هنر نمایی های فرگوسن هستند. اما اوضاع دز تیم فن خال متفاوت است بهترین توصیف شاید اینگونه باشد “هیچ کس سر جای خودش نیست”. فن خال در این دو فصل بارها و بارها بازیکنان را جابه جا کرده است، این تغییرات بازیکنان را سردرگم می کند و باعث افت کیفیت بازی آن ها می شود.

فن خال بار ها با توجه به عملکرد متوسط بلیند او را در پست غیر تخصصی دفاع وسط بازی داده است و یا اینکه با وجود وینگر ها تخصصی اما آنتونی مارسیال جوان را در پست وینگر چپ به بازی گرفته است. اینگونه موارد بسیار زیاد در دو فصل اخیر مشاهده شده است ، از بازی گرفتن وین رونی در پست هافبک وسط تا بازی آنخل دیماریا در پست های متفاوت و استفاده از فلینی در پست مهاجم. تغییر های گوناگون در میان بازیکنان تا جایی بالا گرفته است که خبر هایی مبنی بر نارضایتی آن ها و تعجب ان ها از اینگونه تاکتیک ها به بیرون درز پیدا کرده است؛ علاوه بر اینگونه نارضایتی ها به طور محسوس می توان افت کیفیت بازیکنان نسبت به فصول پیش خود را مشاهده کرد.

 

خلاقیت و سرعت

JS72634748

خلاقیت و سرعت یکی از دغدغه های لوییز فن خال بوده است، او بارها اعلام کرده است به بازیکنی با توانایی های نیمار نیاز دارد، و در هفته های گذشته از بازی ریاض ماحرز تعریف و تمجید کرده است. اما شاید جالب توجه باشد که هیچ گاه در بازی یونایتد چیزی به اسم سرعت و خلاقیت دیده نشده است، پاس های عرضی ، گرفتن سرعت حریف و حملات کم دامنه از ویژگی های فلسفه لوییز فن خال است، او بازیکنان خلاق و سرعتی را در دو فصل گذشته در اختیار داشته است ، انخل دیماریایی که در الدترافورد ناکام بود و ممفیس دپای [ویدیو] که ۷ جدید شیاطین است، عدنان یانوزای[ویدیو] جوان که به صورت قرضی راهی دورتموند شد و انتونی مارسیالی که تکنیک و سرعت در خور توجهی دارد.

اما آیا مشکل بازیکنان است که یونایتد نمی تواند با سرعت و خلاقیت بالا بازی کند یا تاکتیک مورد استفاده خلاقیت و سبک بازی بازیکنان را از بین می برد؟

 

دفاع از فلسفه یونایتد

۷۸۵۰۵۶۳۵۳۸۸۳۲۲۹۵۳۴۹۳

پرطرفدار ترین تیم جهان صبورترین هواداران را نیز دارد، هوادارانی که به حمایت تا آخرین لحظه معروفند و پشت بازیکنان خود را در بدترین شرایط خالی نمی کنند. اما این ویژگی تا زمانی است که به فلسفه آن ها توهین نشود.

هواداران یونایتد در فصل ۲۰۱۴ تا آخرین لحظه از دیوید مویز حمایت کردند اما زمانی که آثار نا امیدی و شکست را در کادر فنی مشاهده کردن دیگر نمی توانستند به حمایت خود ادامه دهند؛ فلسفه یونایتد حمله است ، آنها به تیمی هجومی و سرعتی معروف هستند، اما “فلسفه” ی جدید با فلسفه آن ها هم خوانی ندارد ، این فلسفه روح فوتبال را برای شیاطین کشته است ، فوتبالی با پاس های کوتاه بدون خلاقیت ، سرعت و بدون ریسک؛ چیزی که آن ها نمی پسندند و به اعتراض خود را با فریاد “حمله،حمله،حمله” سر می دهند ، بهتر است که کادر فنی به خوبی به این موضع آگاه باشند ،چون صبور ترین هواداران دنیا هم تا حدی می توانند دوام بیاورند.

عدم تحریک 

photo_2015-12-10_00-26-25

بازی روانی یکی از ویزگ های مربیان برتر است ، یکی خارج از مستطیل سبز دیگری در کنار آن، لوییز فن خال در جنگ های روانی بیرون از زمین مهارت فوق العاده ای دارد و یکی از بهترین مربیان در این زمینه است ، اما او در کنار زمین هیچگاه آن هیجان مورد نظر را به بازیکنان و تیم داوری وارد نمی کند.

در بازی فوتبال اگر نتوانی داور را به نفع خود تهییج کنید تیم حریف این کار را انجام می دهد، موردی که این فصل به خوبی می توان دید؛ لوییز فن خال در هر شرایطی سر جای خود آرام نشسته و بازی تیمش را آنالیز می کند، بدون کوچک ترین تهییج و تحریک.

شاید این رفتار در رایان گیگز بسیار دیده شود اما آیا دستیار مربی آن پرستیژ و تاثیرگذاری سرمربی را دارد؟

ده خیا

david-de-gea-captain

ثبات، ثبات و ثبات بهترین توصیف برای وی است، تنها شخصی که فلسفه ی جدید بر روی او تاثیر نگذاشته است، او درون دروازه آرام به کار خود مشغول است تا آبروی یونایتد را با واکنش هی فوق العاده خود حفظ کند، ده خیا تنها بازیکنی است که از بعد از رفتن فرگوسن هنوز هم روحیه یونایتد در او دیده می شود و یک سوپر استار برای هواداران تلقی می شود،شاید اگر ده خیا وجود نداشت و یا او هم مانند دیگر بازیکنان افت می کرد اکنون یونایتد ها این فصل هم لیگ قهرمانان را تجربه نمی کردند و یا اینکه در مقابل ولفسبورگ شکست سنگینی را متحمل می شدند. ده خیا برای طرفداران منچستریونایتد به مانند رونالدو برای هواداران رئال و مسی برای هواداران بارسلوناست.

جمع بندی

۱۹۸۰

چیزی که در دوران فن خال دیده شده است عدم نتیجه گیری “فلسفه” ی وی بوده است ، فلسفه ای که حتی اگر بهترین باشد نیز با فلسفه ی یونایتد ها همخوانی ندارد.

از خرید های اشتباهی ، تا مشکلات با بازیکنان، همچون اخراج والدز تا عدم ثبات در نتیجه گیری و سر درگمی آن ها از تصمیمات را به توان از پروسه ای دانست که زخم های یونایتد را نه تنها کمتر نکرد بلکه بیشتر هم کرد.

زخم هایی مثل مصدومیت های پی در پی و وجود بازیکنان نا کار آماد و سطح پایین که اکنون در کنار زخم های جدید یونایتد ها را بیشتر نگران کرده است.

باید دید لوییز فن خال که در حال حاضر از دو کسب دو جام ناکام مانده است چه تصمیمی برای تیمش خواهد گرفت.

۰ Comments