جایگزین مسیر

مورینیو، بهانه ها، واقعیت ها

by | اردیبهشت , ۲۵ , ۱۳۹۶

مورینیو، بهانه ها، واقعیت ها

هفته های ابتدایی فصل
با تغییراتی که احتمالا خوش بین ترین هوادارن یونایتد هم انتظار آن را نداشتند. تغییراتی نه تنها در کیفیت بازی تیم بلکه در شخصیت مربی ای که خیلی ها از حواشی او ابا داشتند.نتیجه ها خیلی باب میل نبود ولی کیفیت بازی ها آن چنان بالا بود که شعار “Jose’s playing the way that United should” ساخته شد ولیکمی قبل از نیم فصل رویه عوض شد.هفته ها ناکامی و اولدترافوردی که یادآور روزهای غمبار مویس شده. مربی ای که مدعیست تیمش خسته است. از برنامه ریزیها، توپ، زمین ، داور ، بازیکن خودی و… گله دارد. خوزه همیشگی.
مصدومیت ها
بحث مصدومیتها احتمالا بزرگترین بهانه است. ولی آیا واقعا یونایتد به نسبت معمول زیاد مصدوم داشته ؟ قطعا نه.

جدول بالا که نشان دهنده مصدومیت های این فصل تیم های انگلیسیت نشان می دهد یونایتد اوضاعی بهتر از آرسنال و هم رده سیتی دارد.
با نگاهی به لیست مصدومان در میابیم جونز(۹۰) ، اسمالینگ (۵۸) و شاو با ۸۴ روز مصدومیت یک سوم زمان مصدومیت ها را به خود اختصاص داده اند.هر سه بازیکن با سابقه مصدومیت های پیاپی و سابقه پر و پیمان.
زلاتان که واقعا جای بحث است بود و نبودش فرقی داشته یا نه؟ رشفورد تقریبا با همان کیفیت موقعیت خراب میکند و به نظر می رسد فقط به خاطر سن وسالش مورد شماتت قرار نمیگیرد و کسی یادآوری نمیکند که ولبک هم با سرعت خوبی دنبال توپ میدویید.آیا این دو کیفیت یکسانی دارند؟ در مورد آینده و پیشرفت رشفورد نمی توان نظر داد ولی قطعا در مورد حال بله. تا زمانی که رشفورد ثابت کند چیزی در سر دارد که ولبک نداشت.
فقط روخو و ماتا مصدومیت هایی غیر منتظره بودند که در مقطعی بد گریبان تیم را گرفتند.
و مصدومیت کوتاه مدت پوگبا که جزوی از فوتبال است و اگر تیم خود را طوری بسته ای که با مصدومیت ۲ هفته ای یک بازیکن به گریه میفتی حتما تیمت را بد بسته ای.
اصرار به تیم کوچیک و نهایتا ۲۳ نفره چیزی بود که ابتدای فصل بارها توسط خوزه روی آن تاکید شد.
همین تیم کوچک در نیم فصل کوچک تر هم شد.با رفتن ۲ تا هافبک دیگر.
و حالا با ۳ تا مصدومیت مربی اعتقاد دارد بازیکن ندارم و مجبورم با تیم دوم جلو آرسنال بازی کنم.
تیمی که به سختی میتوان گفت دوم. تیم دومی که به قول دکترصدر از تیم اول آرسنال که وارد زمین شد گران تر بود.
حال مگر مربی نمیدانسته قرار است آخر فصل این تعداد بازی داشته باشد؟ شاید حساب نمیکرده به فینال لیگ اروپا برسد!! اینکه بازیکن درخواست خروج داد و من قصدی بر فروش نداشتم قطعا بهانه پذیرفته شده ای نیست.میشد کمی زودتر به فکر آخر فصل بود و با بازی های گردشی بازیکنان را مجاب به ماندن کرد و یا راحت ترین گزینه.بازیکن جایگزین جذب میشد.

تعداد بازی ها
یونایتد در این مدت چند بازی داشته؟ از ۱ آپریل تا به امروز یونایتد در ۱۲ بازی به میدان رفته که نیمی از آنها با اندرلخت ، سلتا ، سوانسی و برنلی بوده.تیم هایی که کسی نمیتواند مدعی شود کیفیت بالایی دارند.ولی به نظر میرسد جان کندن بخشی از فلسفه یونایتد شده که با تغییر مربی هم تغییر نمیکند.
در مدت مشابه بارسا ۱۱ ، رئال و یوونتوس ۱۲ بازی داشته اند که بحث راجع به کیفیت و سختی بازیهای آنها کاری عبث و بیهوده است.
خلاصه کلام. اگر بنا به فیکس بازی کردن فلینی در خط هافبک است. این حق طبیعی مربی است که تیمش خود را انتخاب کند.اگر بنا بر فروش احتمالی مارسیال و پیشتر دی ماریا و چیچاریتو است و فرض کنیم این هم حق مربی است قطعا هوادار هم حق دارد از مربی بخواهد گران ترین تیم جهان را حداقل به لیگ قهرمانان ببرد و اگر نه خداحافظی تلخ دیگری.

نیاز به تغییر
با نیم نگاهی به الگوی تیم های موفق این روزهای فوتبال که به صورت معناداری هیچ کدام آنها از انگلیس نیستند (جایی که مربی همه کاره تیم است)یک نکته خودنمایی می کند.فصل مشترک تمام این تیم ها.
مربی بخشی از تیم است نه مالک آن.
سرسخت ترین طرفداران فرگوسن هم گواهی داده اند تیمی که او به جا گذاشت کیفیت لازم برای قهرمانی را نداشت.تیمی فرتوت که نیازمند بازسازی بود.
آیا ممکن است این اتفاق در بایرن مونیخ بیفتد؟ با فرض اینکه آنجلوتی ۱۰ سال زمام دار بایرن خواهد بود آیا ممکن است روزی که او بایرن را ترک میکند تیمی جز عالی در دست مربی بعدی باشد؟ یا فرضی مشابه برای زیدان در رئال.
به نظر میرسد تیم های انگلیسی هم این موضوع را درک کرده اند.با استخدام مدیران فوتبالی و گرفتن بخشی از قدرت مربی اولین گام ها را برمیدارند. اما منچستر هنوز هم دنبال فرگوسنی دیگر است. کسی که تیم را به او بدهید و با دهان باز نظاره کنیم چه میکند.تیم را به او بدهیم و با خیال راحت جام ها به افتخارات باشگاه بیایند. غافل از اینکه فوتبال عوض شده و دوران ونگرها به پایان رسیده.

۰ Comments