بازیکنان زیادی در فصلی که گذشت بسیار دور از فرم خوب خود بودند و نمایش های ضعیفی ارائه دادند. عملکرد بازیکنانی چون کلورلی، فلینی، نانی و یانگ مشخص است اما در مورد مایکل کریک کمی ابهام وجود دارد. بازیکنی که عنوان می شود با آمدن فن خال آینده ی مبهمی هم در تیم دارد. بدین منظور دراین پست نگاهی آماری به عملکرد او می اندازیم تا دریابیم که او واقعاً در یونایتد چه اندازه ضعیف بوده است؟

پایگاه هواداران منچستریونایتد در ایران – مایکل کریک دلایل بسیاری دارد که بخواهد فصل 14-2013 را فراموش کند.

فصلی که شیاطین سرخ از روی ضعف و ناتوانی عنوان قهرمانی شان را واگذار کردند و از دست دادن سهمیه ی لیگ قهرمانان به بهای اخراج دیوید مویس از کارش تمام شد، اما این موضوع همچنین به شانس حضور کریک در جام جهانی خاتمه داد.

این بازیکن 32 ساله 31 بازی ملی برای تیم ملی کشورش انجام داده است، اما با انتخاب نشدن برای این دوره مسابقات، بعید است که در جام جهانی بعدی بتواند حضور یابد.

کریک در فصل قبل به خاطر اینکه به اندازه ی فصل های قبلی در میانه ی میدان یونایتد مؤثر کار نکرد مورد انتقاد قرار گرفت، و در نتیجه شماری از برترین استعدادهای اروپا در این تابستان با انتقال به اولدترافورد لینک شده اند.

اما آیا این بازیکن انگلیسی در فصل پیش واقعاً خیلی بد بود؟ ما در اینجا به آمار سه فصل اخیر او نگاهی می اندازیم تا شاید جواب این سؤال را بیابیم.

با نگاهی به مقایسه ی جنبه های مختلف، آمار او را در سه دسته ی صعودی، بدون تغییر و نزولی تقسیم بندی می کنیم.

البته با نگاه به آمار مختلف این بازیکن می توان به این نتیجه رسید که افت فاحشی در سطح عملکرد کریک مشاهده نمی شود.

آمار صعودی :

آمار توپ گیری او ( قطع بازی حریف ) به طور یکنواخت بالا رفته است، و این بدان معنی ست که کریک در سال های اخیر در توپ گیری برای تیمش موفق تر بوده و بهتر شده است.

تنها مورد دیگری که شاید بتوان آن را جزو آمار مثبت قلمداد کرد خطاهای کمتری ست که انجام داده است.

آمار بدون تغییر : 

از سال 2011، آمار پیروزی در مصاف های های تن به تن، گلزنی و پاسکاری منجر به گل هم نسبت به فصل گذشته اش به شکل چشمگیر تغییر پیدا نکرده است – بنابراین در این قسمت ها بازی او تفاوت چندانی نکرده است.

پیروزی در نبردهای تن به تن :

آمار گلزنی او با وجود پایین بودن تغییری نیافته است.

پاسکاری منجر به گل :

آمار نزولی :

دو بخشی که می توان عنوان کرد که کریک در آن قسمت ها افت محسوسی داشته است, تعداد پاس و تکل زنی است.

در فصل 14-2013 کریک فقط حدود 2000 پاس صحیح داد – تقریباً 100 پاس کمتر از فصل 12-2011 و بیش از 700 پاس کمتر از فصل 13-2012 که قهرمان لیگ شدند.

تا اندازه ای می توان دلیل این افت را به خاطر تغییر سیستم بازی تحت هدایت مویس دانست که کل تیم در مجموع کمتر با هم پاسکاری کرده اند اما در عین حال این آمار نشان می دهد که چرا این هافبک به خوبی سال قبل عمل نکرده است.

اگر او نتوانسته به دفعات بسیار پاس بدهد، احتمالاً به همان اندازه توپ به دست نیاورده است.

آمار تکل زنی روند نزولی بیشتری را در بازی کریک نشان می دهد.او از آمار 90 تکل در فصل 12-2011 به 83 تکل در فصل بعد رسیده است، و در فصل اخیر به 61 تکل رسیده است. یعنی در فصل 14-2013 کریک در هر بازی تنها 2 تکل داشته که نسبت به دو فصل قبل از آن که حدود 3 تکل در هر بازی بوده افت محسوسی داشته است.

این آمار نمی تواند نشان دهد که او یا در کل تیم مدت زمان بیشتری صاحب توپ بوده اند. آمار کریک در پاس های اشتباه و رتبه هفتم تیم در پایان لیگ نشان می دهد که در فصل گذشته, تیم های رقیب مدت زمان بیشتری نسبت به بازیکنان یونایتد صاحب توپ بوده اند.

کریک در فصلی که گذشت حتی یک پاس گل هم نداده است.

خلق موقعیت :

البته نکته تعجب برانگیز در آمار کریک مقایسه تعداد سانترهایی است که این بازیکن باتجربه در فصل گذشته و فصل های قبل تر فرستاده است. در فصلی که شیاطین سرخ سانترهای بسیاری روی دروازه حریفان فرستادند, این هافبک انگلیسی سانترهای کمتری در مقایسه با فصل های گذشته ارسال کرده است.

باید توجه داشت شاخصه هایی از یک بازیکن وجود دارد که نمی توان با آمار به دست آورد. تأثیر در بازی هم در زمانی که صاحب توپ هست و هم زمانی که توپ را در اختیار ندارد، جابجایی، موقعیت یابی، و در جهتی دیگر اهمیت تکل ها و پاس های اشتباه، که تمام این فاکتورها می توانند تأثیر مثبت یا منفی روی تیم داشته باشند.

با نگاه به آمار کریک در سه سال گذشته، پیدا کردن دلایل بسیاری که نشان دهد او در فصل قبل خیلی بد کار کرده, دشوار است. اما ملاک هایی وجود دارد که نشان از افت اندک او دارد و ممکن است به خوبی دلیل انتقاداتی را که از او شده است را روشن سازد.

یونایتدی ها هافبک های برجسته ای چون پل اسکولز و روی کین را در تیم خود داشته اند و اگر بخواهیم بازیکنانی چون کریک و فلچر را با این اسطوره ها مقایسه کنیم، مقایسه ی درستی انجام نداده ایم.

برای سال ها به کاری که این هافبک در زمین بازی انجام داد کمتر از چیزی که می بایست بها داده شده است. او وظیفه ی اصلی اش را انجام داده اما این کار، نمایش خیره کننده ای همانند گل زدن یا پاس گل دادن نیست که در یونایتد به چشم بیاید.

تنها در سال های اخیر است که توده ی مردم نسبت به اهمیت نقش هافبک ها آگاهی پیدا کرده اند و آن را بیشتر مورد توجه قرار می دهند.

به همین دلیل هم اکنون قضاوت درباره عملکرد یک هافبک با توجه به سطحی که از او انتظار می رود, آسان تر شده است.

حال باید منتظر ماند و دید که آیا مایکل کریک در برنامه های فن خال برای فصل آینده جایی دارد یا خیر.

[highlight]به نظر شما کریک در فصل قبل واقعاً ضعیف بود؟[/highlight]