جایگزین مسیر

فرگوسن… سیمرغی سرخ

by | تیر , ۱۲ , ۱۳۹۳

پایگاه هواداران منچستریونایتد در ایران:
اختصاصی- گاهی اوقات آدمها به قدری بزرگ میشوند که میتوان یک اتفاق یا یک مجموعه را در اسمشان خلاصه کرد. مثلا اگر از یکی بپرسند مخترع و کارآفرین کیست و باید چه ویژگی هایی داشته باشد میتوان چند ده صفحه نوشت و ویژگی ردیف کرد یا می توان تنها یک کلمه جواب داد : ” استیو جابز”. زندگی جابز نماد تمام صفات یک مخترع است.
در مورد فرگوسن هم همین صادق است. وقتی از تو می پرسند منچستریونایتد چگونه باشگاهی است وسنت و هدفش چیست میتوانی یک ساعت حرف بزنی و مثال و نقل قول بیاوری یا می توانی در پاسخ بگویی “سر الکس فرگوسن Sir-Alex-Fergusons-Man-United-Wallpapers اگر برای منچستر ثبات ارزش است، فرگوسن نماد ثبات است. اگر جام و پیروزی ارزش است فرگوسن رکورددار جام است. اگر باشگاه به تجربه در کنار جوان گرایی بها میدهد، فرگوسن عالی ترین نمونه آن است. اگر یونایتدها در مرامشان است که هیچ گاه دست از تلاش برندارند و تا آخرین لحظه بجنگند، فرگی تایم بارزترین مثال آن است. اگر شیاطین سرخ، همیشه نفس تنگی قله را بر فراغی بال کوهپایه نشینی ترجیح داده اند، سالها سیری ناپذیری و عطش جام سر الکس نمود و تجلی آن است. بیراه نیست اگر بگوییم بسیاری از این ارزشها را خود فرگی بنا نهاده و یا زنده کرده است.
فرگوسن تعدد افتخاراتش هست و نیست. هست از این جهت که جامهایش و پیروزیهایش به قدری زیاد است که او را به موفق ترین سرمربی بریتانیایی تاریخ و حتی بالاتر، به یگانه ی روزگار بدل کرده است. نیست از آن جهت که برای منچستری جماعت، فرگوسن خیلی بیشتر از جام آخر فصل معنا دارد. خیلی بیشتر.
رییس برای منچستری ها کسی است که تاریخ را عوض کرد. حواستان باشد تفاوت است میان در تاریخ اثر گذاشتن و تاریخ را دگرگون کردن. اکثریت مردمان میآیند و میروند و تاثیری هم بر تاریخ ندارند. قلم بی رحم تاریخ اندکی پس از مرگشان خطی بر نامشان میکشد تا برای همیشه فراموش شوند. اما اندک جماعتی، به تاریخ جهت میدهند و تاثیری میگذارند و بسیار اندک ترند افرادی که جهت تاریخ را به کل عوض می کنند و آن را از نو می نویسند. فرگوسن از دستهی آخر بود. از همان خیلی اندکها! از همان نادرها…
6133126272_368b52cbfb_z
سر الکس فرگوسن تاریخ را از نو برای منچستر نوشت. نه! برای لیگ جزیره نوشت. نه! برای فوتبال
 نوشت. خیلیها از روزی یاد میکنند که گفت لیورپول را به زیر میکشد و همه مسخره اش کردند. خیلیها از جمله مفسر بریتانیایی گفته اند که با تمسخر گفت :” با بچه ها نمی توان قهرمان شد.“.
  فرگی اما، مصمم، نسل خودش را ساخت. جوجه های خودش را، منچستر خودش را ساخت. ساخت و شروع کرد به جام بردن. اصلا انگار فهمیدند فرگی طلوع کرده. لیگ انگلیس عوض شد. شد لیگ برتر. اسمش عوض شد و رسمش هم! رسمش اگر قبل از این شده بود قهرمانی لیورپول و آقایی لک لکهای آنفیلد، حالا شد قهرمانی منچستر و سروری شیاطین الدترافورد. قهرمانی ها پشت سر هم سوار شدند تا سال 1999. سال 99 که سه گانه فتح شد همه از افول قریب الوقوع گفتند. از لزوم #خداحافظی در اوج. در اوایل دهه بعد، همه از جانشینی گفتند و رفتن. FCF3C871-F359-CE26-A871580BD6DC3445#فرگی اما ،مصمم، نسل دیگری ساخت. این بار جوجه های دیگری پروراند. نسل دومش سالهای اول را با بی جامی گذراند. منتقدان، اعتبارش را نشانه رفتند اما طولی نکشید که امپراطور با ارتش جدیدش قلع و قمع را آغاز کرد. لیگ برتر را با قهرمانی های پیاپی تسخیر کرد. اروپا را در مسکو، جایی که پیشوای آلمان هم در فتح آن ناکام مانده بود، به زانو در آورد .
ستاره های نسل دوم اما، مثل نسل اول نبودند. یعنی دیگر وفادار نبودند. بار سفر بستند و امپراطور را تنها گذاشتند. رونالدو که رفت، توز که رفت گفتند سقوط پیرمرد قصه ی ما نزدیک است. سال 2010 را آغاز سقوط نامیدند. مگر میتوان بدون ستاره کاری کرد. جام آورد؟!
فرگی اما، مصمم بود. این بار عمرش اجازه نمی داد نسل دیگری علم کند. این زمان لعنتی. این زمان لعنتی، دستش را بسته بود. سر الکس وقتی در فینال 2011 با تیم بدون ستاره رو در رو بارسا آماده قرار گرفت، کسی باور نمی کرد منچستر به این جا رسیده است. پیرمرد اما در گام آخر مغلوب بهترین بارسا و چه بسا بهترین تیم تاریخ شد. لرزش دستهای پیرمرد اما خبر از آغاز یک پایان میداد. دستهای لرزان امپراطور دل عاشقانش را به درد آورد. بسیار بیشتر از باخت در فینال. گفتم که….فرگوسن بالاتر از جام بود. Sir-Alex-Ferguson-of-Manc-005

سال بعد تلخ شد. شکست 6-۱ بعد از پیروزی 8-۲ همه را شوکه کرد. بالا نیامدن از گروه در لیگ قهرمانان شوک دیگری بود که بر پیکر باشگاه وارد شد. شیب نزول به قدری تند بود که بعضی از لزوم رفتن گفتند. اما فرگی همان فصل دردناک را هم برگرداند. برگرداند ولی ثانیه های آخر، دست #سرنوشت جام را ازفرگی گرفت. از فرگی، از استاد وقتهای اضافه انتقام گرفت. جام را به #سیتی رساند و پیرمرد را از جام محروم کرد.

wayne-rooney

فرگی اما، مصمم بود. تصمیمش این بار متفاوت بود. تلخ بود. تصمیمش رفتن بود. اگر نظر مرا می پرسید می گویم الهه ی فوتبال ، فصل قبل جام را از دستانش در آورد تا مصممش سازد. تا در اوج خداحافظی کند. با اقتدار خداحافظی کند. #امپراطور سرداری جدید آورد. #رابین شد عصای دست پیری. یونایتدها به اوج برگشتند. به همان قله. پیرمرد در آخرین ماموریت هم پیروز بود. منچستر دوباره قرمز شد. ManchesterisRed

5zr58w8aztz9qpmg7uzgمیگویند لیگ جزیره بهترین لیگ دنیاست. همگان لالیگا را به دو قطبی بودن متهم میکنند. اما همه دروغ می گویند! اگر لالیگا در سالهای اخیر دو قطبی بوده، لیگ جزیره تک قطبی بوده. 13 قهرمانیدر 20 سال خود گویای همه چیز است. آمار و ارقام به راستی اعجاب انگیز است.

فصل آخر هنوز باز است. برخی می گویند مویس انتخاب مستقیم و اول فرگی نبود و برخی می گویند پیشنهاد او بود. به هر صورت تاریخ گواهی داده است که آدمهای بزرگ اشتباهاتشان هم بزرگ است. فرگوسن هم اشتباهش بزرگ بود. بزرگ بود که منچستر را به هفتم رساند. ولی یونایتدیها امیدوارند اشتباه فرگوسن در تاریخ تنها اثر کوچکی باشد و بس. امیدوارند از جنس خودش نباشد. جهت تاریخ را برنگرداند. این روزها اما، امپراطوری فرگوسن از همیشه ضعیفتر است چون تخت پادشاهی پس از سالها خود را خالی از تاجدار میبیند.  ld91f8oc2avca577ul38

۰ Comments