آنالیز تاکتیکی: منچستر یونایتد ۱-۱ لیورپول
پایگاه هواداران منچستر یونایتد – گل تساوی بخش دقایق آخر زلاتان ایبراهیموویچ، یک امتیاز باارزش را در تساوی ۱-۱ برابر لیورپول برای یونایتد به ارمغان آورد. هیچ یک از دو تیم از نتیجه راضی نیستند؛ آنها راه را برای حضور در چهار تیم برتر برای دیگران باز کردند.
ایبراهیموویچ پس از مریضی و مارکوس روخو پس از بهبودی مصدومیت ماهیچه ای به ترکیب تیم برگشته بودند. مورینیو از مخیتاریان و مارسیال در کنار ایبراهیموویچ در خط حمله استفاده کرده و در نهایت رکورد ۹ پیروزی پیاپی در تمامی رقابت ها متوقف شد.
لیورپول با ترکیبی عجیب و ناآشنای ۲-۱-۲-۱-۴ و به شکل لوزی به بازی آمده بود. امره جان و جورجینیو واینالدوم به عنوان دو هافبک میانه ی میدان، پا به زمین مسابقه گذاشتند؛ با شکل عجیب بازی لیورپول، فضای زیادی در کناره ها برای بازیکنان یونایتد ایجاد شد تا در حملات از آن بهره ببرند. یونایتد خیلی زود به فکر استفاده از نقطه ضعف احتمالی و بالقوه ی لیورپول افتاد و از سمت دفاع راست و جوان آنها، ترنت الکساندر-آرنولد، که برای اولین بار در لیگ برتر به میدان می رفت، حملات خود را پایه ریزی کردند.
به وضوح توپ ها به آنتونی مارسیال سپرده می شد تا با استفاده از قدرت تکنیکی خود در نبردهای یک به یک برابر دفاع ۱۸ ساله ی لیورپول، برای یونایتد فرصت سازی کند. پاهای سریع و سرعت برق آسای مارسیال برابر مدافع جوان و بی تجربه، بهترین راه حل برای رسیدن به گل اول مسابقه بود. مارسیال در نیمه ی اول ۵ بار برای عبور از سد مدافع روبه رو تلاش کرد (تصویر بالا) که این رقم بیشتر از هر بازیکن دیگر یونایتد در کل ۹۰ دقیقه بود؛ تمامی این تلاش های هجومی از سمت راست دفاعی لیورپول صورت گرفت. سانتر او در دقیقه ی ۱۳ بازی برای زلاتان با بدشانسی موقعیت کامل و تمامی محسوب نشد و پس از آن هر چه اعتماد به نفس و بازی خوب او در طول مسابقه شدت می گرفت، لیورپول برای مقابله، با دو نفر جلوی او به دفاع می پرداخت و از تأثیر وی بر بازی کم می کرد.
این بدترین بازی یونایتد در چند ماه اخیر محسوب می شد. آنها در مالکیت توپ گسسته عمل می کردند، در انتقال توپ از دفاع به مناطق جلوتر زمین ضعیف ظاهر شدند و از حفظ فشار هجومی در طول بازی عاجز بودند. یکی از مهم ترین عوامل در این بازی فرم پل پوگبا بود. در هفته های گذشته او روند رو به رشدی داشت؛ در برابر مفاهیمی چون کنترل سرعت بازی و ضرب آهنگ آن، گل زنی، موقعیت سازی و ارسال پاس گل؛ نام پل پوگبا به ذهن می آمد. اما این بار روز او نبود و کل مجموعه ی تیم تحت تأثیر او قرار گرفت.
از دست دادن فرصت مسلم گل زنی در ابتدای مسابقه و پس از آن اعطای پنالتی به تیم حریف، به نظر پوگبا را تحت تأثیر قرار داده و او مانند همیشه کنترل خود و بازی را در اختیار نداشت. به جای چیرگی و اثرگذاری بر بازی، پوگبا تنها به نظاره ی مسابقه نشست! در نیمه ی دوم عملاً وی در زمین ناشناس بود و به همین دلیل یونایتد شیوه ی بازی را تغییر داد.
پوگبا کمتر در یک سوم هجومی ظاهر شد و در عوض خود را محدود به پاس های عرضی در مناطق بی اهمیت کرده بود. هنگامیکه یونایتد رو به بازی مستقیم آورد، پوگبا بار دیگر ضعیف عمل کرد و بارها توپ را از دست داد. ناتوانی وی در ارسال پاس های مستقیم، یونایتد را از حضور در مناطق جلوئی زمین و تهدید دروازه ی لیورپول باز می داشت. به عنوان یک تماشاگر هم می توان فهمید که یونایتد نیاز به عبور از دفاع فشرده و چند لایه و حضور در عمق دارد. با ناتوانی پوگبا در ارسال توپ در عمق، یونایتد برای خلق موقعیت به مشکل برخورد. در تصویر بالا پاس های پوگبا مشخص شده که تنها ۷۱% آنها به مقصد رسیده است.
با پیچیده شدن اوضاع بازی، مورینیو مشکل یونایتد (پوگبا) را شناسایی کرد و تصمیم گرفت که یک سوم میانی زمین را کلاً از مدار بازی خارج کند. یونایتد از مقابله با پرس شدید لیورپول در کل زمین عاجز بود، بنابراین به پاس های بلندتر و مستقیم تر روی آورد تا توپ را در یک سوم هجومی به گردش درآورد. سپس ورود مروانه فلینی …
پس از چندین عملکرد سؤال برانگیز در آغاز فصل، سرانجام مورینیو نقشی مناسب برای فلینی پیدا کرد: استفاده از او تنها به عنوان دژکوب! فلینی برابر لیورپول کار خود را به خوبی انجام داد. او در ۸۰% درگیری های هوایی (بخصوص سه مورد در یک سوم تهاجمی) برنده شد و با هدهای خود کمک کرد که یونایتد بازی را به مناطق جلوتر زمین بکشاند (تصویر بالا). هد او بود که به تیرک افقی دروازه برخورد کرد و زلاتان ایبراهیموویچ در ریباند گل مساوی را به ثمر رساند. فلینی به دلیل نقش خود جهت برگشت منچستر یونایتد به بازی، لایق اعتبار بیشتری است.
یک عامل دیگر، افزایش نفوذهای آنتونیو والنسیا بود. در نیمه ی دوم، هر چه یونایتد به پیش می تاخت، مسئولیتی بر دوش بازیکنان محول شد که بازی ریسکی صحیحی در پیش گیرند و بازی را با بردن به سمت راست باز کنند. والنسیا یکی از باارزش ترین بازیکنان بازی ساز و موقعیت ساز یونایتد در این فصل بوده است و این عملکرد را برابر لیورپول ادامه داد. تمایلات هجومی وی برای تیم مهمان مشکل ساز بود؛ با سپری شدن زمان و با حضور زلاتان و فلینی در مناطق مرکزی، رساندن توپ به والنسیا و ارسال توپ به محوطه ی جریمه نقشه ی مهم تری می شد. تصویر زیر، نقشه ی حرارتی والنسیا را در نیمه ی دوم نشان می دهد.
او در نیمه ی دوم ۸ ارسال موفق داشت و در نهایت در دقیقه ی ۸۴ پاس گل را ارسال کرد.
در هفته های گذشته ما منچستر یونایتد را برای گل زنی در دقایق پایانی مورد تمجید قرار می دادیم؛ چرا که آنها رو به بازی مستقیم نمی آوردند و یا تاکتیک های ناامید کننده به کار نمی گرفتند؛ دو گل آخر برابر میدلزبورو سریعاً به ذهن می آید. در این بازی باید مورینیو بار دیگر تحسین شود. تیم او خوب بازی نکرد، خود را بر بازی مسلط نکردند تا بازی را برنده شوند، اما در صورت نیاز به نتیجه، آن را به دست آوردند. او یک تغییر بزرگ در ترکیب تیم ایجاد کرد، متئو دارمیان را بیرون کشید و در عوض مروانه فلینی را به بازی فرستاد، هنریک مخیتاریان را در دفاع چپ به کار گرفت و تیم را به جلو هدایت کرد. او بیشتر از فوتبال جذاب به بازی مستقیم روی آورد تا با مشکلات ناشی از سبک بازی و پرس پرانرژی لیورپول مقابله کند و در آخر این شیوه ی بازی نتیجه داد.
یک امتیاز کافی نیست، اما باخت بسیاری از کارهای مثبتی که یونایتد انجام داده بود را بی اثر می کرد. حداقل هنوز یونایتد در کورس رقابت قرار دارد.
۰ Comments