ناکامی اشنیدرلین؛ داستان زمان بندی غلط و برنامه ریزی ناصحیح
پایگاه هواداران منچستر یونایتد – همیشه نباید ماند. علی رغم بهترین نیت ها، یک رابطه همیشه پایدار نمی ماند، قطعات با هم هماهنگ نیستند، مانند حضور یک میخ مربعی درون یک سوراخ دایره ای! این بهترین توصیفاتی است که می توان در مورد زمان حضور مورگان اشنیدرلین در منچستر یونایتد ارائه کرد؛ زمان وی به آخر خود نزدیک شده و به کنایه می توان گفت که مورگان از درهای پشتی باشگاه خارج می شود. خروج از باشگاه در زمستان کاملاً محتمل است.
باشگاه های دیگری از لیگ برتر جزیره منتظر خروج این ستاره ی فرانسوی هستند، اورتون و وست برومویچ آلبیون دو باشگاهی هستند که به عنوان مقاصد احتمالی از آنها نام برده می شود و تیم دوم هفته های اخیر پیشنهادی داده است. احتمالاً این برای خود او و باشگاه مفید است. وی چهره ای ناامید به خود گرفته است، در این فصل او بیشتر اوقات سکونشین بوده، در لیگ برتر ۱۱ دقیقه، ۱۳۵ دقیقه در لیگ اروپا، ۹۰ دقیقه در جام اتحادیه، ۲ دقیقه در سوپر کاپ انگلستان و در مجموع ۲۳۸ دقیقه در تمامی رقابت های این فصل برای یونایتد به میدان رفته که کمتر از برخی از بازیکنان در سه دیدار اخیر بوده است.
مورگان با سر و صدای زیادی در کنار باستین شواین اشتایگر با قیمت ۲۴ میلیون پوند که قابلیت ارتقا تا ۲۷ میلیون را دارد، به یونایتد آمد. لغت “SCHmidfield” نمایانگر بستر اصلی و موتور محرکه ی نوین یونایتد بود. مسائل مربوط به شواین اشتایگر کاملاً علنی و مشخص نگاشته شده، اما اشنیدرلین به حاشیده این اواخر باستین تبعیدی بیشتر از او بازی کرده است.
هنگامیکه ژوزه مورینیو به باشگاه آمد، عده ی کثیری بر این باور بودند که اشنیدرلین به عنوان یک فرد حیاتی در خط میانی متعارف سر سخت این مربی پرتغالی خواهد بود. بسیاری امیدوار بودند که وی در کنار پل پوگبا و آندر هررا مثلث میانی را تشکیل دهند و چشم انداز خط هافبک غالب در لیگ برتر را به خود اختصاص دهند. این دیدگاهی بود که هیچگاه به ثمر ننشست.
مورگان اشنیدرلین یک هافبک مدافع است!
تصوری غلط که تا همین امروز هم وجود دارد؛ این تصور برگرفته از تکل زنی های شجاعانه ی وی می باشد که او را آن جانشین روی کین معرفی کرد، که باشگاه سال ها به دنبالش می گشته است. کسانی که بازی وی در ساوتهمپتون را مشاهده کرده اند، تفاوت را متوجه می شوند. استعدادهای وی بسیار متفاوت و دور از استانداردها و عرف نقش یک هافبک مدافع در یونایتد است.
توانایی دوندگی از یک محوطه تا محوطه ی دیگر در سنت ماری بارها توسط اشنیدرلین به نمایش درآمد، اما هر گاه از وی خواسته شد که عقب بنشیند و دفاع کند، با ضعف های بسیاری روبرو شد. او کسی نیست که بازی را بِکُشد، پاس های هدف دار دهد و در نتیجه سرعت را بر بازی دیکته کند؛ با این حال، لوئیس فن خال از وی خواست که اینگونه بازی کند! این آغاز پایان دوران اشنیدرلین در یونایتد بود، عملکرد وی هیچگاه با انتظارات هماهنگ نبود.
مورگان در کنار ممفیس دپای، که ممکن است هر دو به تیم منطقه ی مرسی ساید بروند، نمایان گر انتقالات تابستانی فاجعه بار زیر نظر لوئیس فن خال بوده اند. ممکن است این بازیکن فرانسوی با رکوردهای ضعیف فن خال و بیشتر از آن، بازی های کسل کننده ی وی در تیم قرمز پوش شهر منچستر ارتباط داده شود.
غیر منصفانه است که اشنیدرلین را با هر آنچه که در دوران فن خال اتفاق افتاد هم ارز بدانیم! او بخشی از ترکیب تیم بود و سعی کرد که دستورات سرمربی را اجرا کند. قرار بود که وی آینده ی یونایتد و تیم ملی فرانسه باشد. اما حال باید برای بازگشت به بازی های ملی تلاش کند؛ بدین منظور باید بپذیرد که دوران وی در منچستر به سر آمده است.
از نا امیدی فرصت ایجاد می شود. احتمالاً اشنیدرلین بهترین نامزد برای تصدی پست هافبک جنگنده در اورتون است. تافی ها می توانند از تمامی استعدادهای وی به خوبی بازی بگیرند. او یک پاس دهنده ی مستعد، تکل زن قوی و دارای یکی از مهمترین مشخصه ها در فوتبال نوین یعنی قدرت پرس بالا، می باشد؛ همچنین او در قطع توپ و حرکت دادن تیم به سمت جلو تبحر خاصی دارد. همچنین حضور در اورتون دیداری مجدد با رونالد کومان، سرمربی سابق وی در دوران باشکوه وی در ساوتهمپتون، می باشد. در هنگام حضور اشنیدرلین در سنت ماری، وی به طور مرتب مابین بهترین تکل زنان در لیگ برتر جزیره حضور داشت، از نظر هجومی نیز دو برابر دوران حضورش در یونایتد پاس کلیدی داشته است.
آمار آخری در حقیقت نکته ی کلیدی این داستان است. در حقیقت اشنیدرلین با پل پوگبا برای حضور در تیم مورینیو رقابت دارد؛ اما این بازیکن جوان تر (پوگبا) است که با اختلاف به گزینه ی اول در این پست تبدیل شده و توپ را از خط دفاع تا میانه ی زمین و برای حمله کردن مهیا می کند. به یک سخن دیگر، کمتر هافبکی در دنیا است که می تواند با پوگبا در این پست رقابت کند. در همین حال، کریک سرعت و حرکات بازی را کنترل و توپ را در زمین پخش می کند، کاری که مورگان از عهده ی آن بر نمی آید. به نحوی دیگر، هررا وضعیتی مشابه دارد. با حضور این سه نفر در باشگاه، اشنیدرلین در اینجا نقشی پیدا نخواهد کرد. نمونه ای از وضعیت مکان نامناسب، زمان نامناسب، بازیکن نامناسب!
زمان مورگان در باشگاه به اتمام رسیده، اما فوتبال او خیر. مشکلی نیست که همه چیز خوب پیش نرفته است، جدایی هم برای خود بازیکن و هم برای باشگاه بهترین تصمیم است. این اتفاق خیلی تلخی نخواهد بود.
سفر بخیر مورگان
موفق باشی!
۰ Comments