جایگزین مسیر

10 اشتباه بزرگ مویس در یونایتد

by | اردیبهشت , ۳ , ۱۳۹۳

پایگاه هواداران منچستریونایتد در ایران-سلطه ی10 ماهه ی دیوید مویس به عنوان سرمربی در منچستریونایتد تمام شده است، اما چه مسائلی در اخراج او نقش داشتند؟

در این جا مهمترین اشتباهات او را در اولدترافورد عنوان می کنیم :
1- امضای قرارداد با مارونه فلینی :
فلینی با نمایش های تحقیرآمیز – مخصوصا در مقابل بایرن مونیخ در لیگ قهرمانان- هرگز ارزش پرداخت 5/27 میلیون یورو را نداشت. اعتماد مویس به این بازیکن بلژیکی از قرار معلوم اشتباه بود…خیلی شبیه به چراغ سبزی که به تعداد زیادی از هافبک ها در این فصل نشان داد.
عدم موفقیت فلینی در اولدترافورد به این معنی است که یونایتدی ها در تابستان دوباره باید به دنبال جذب چند هافبک میانی باشند.
2- تغییرات مکرر در ترکیب شروع بازی :
در 51 بازی که مویس عهده دار سکان هدایت یونایتد بود 51 بار ترکیبش را تغییر داد. حتی برای یکبار هم که شده از ترکیب مشابه برای شروع بازی نسبت به بازی قبل استفاده نکرد. و نبود استمرار، یک مشکل بسیار بزرگ بود. عدم وجود پیوستگی، در تیمی که با هم مثل غریبه ها بازی می کردند و فقدان کامل سیالی و شناوری در همه ی قسمت ها. این سرهم بندی مویس به یک صفت مشخصه تبدیل شد. صفتی کاملا بی ربط به یونایتد.
3- تغییر کامل کادر مربیان :
وقتی مویس به اولدترافورد آمد کادر فنی قوی ای در تیم وجود داشت. مایک فیلن: کمک مربی، رنه میولنستین: دستیار اول و اریک استیل: مربی دروازه بانان، که مدت زیادی زیر نظر فرگوسن کار کرده بودند. و با وجود تمایل و خواست فرگوسن به نگه داشتن آن ها، سرمربی سابق اورتون خانه تکانی کرد و مربی های خودش را آورد- یعنی یکبار دیگر از دست دادن استمرار.
4- اداره کردن رابین فن پرسی :
ستاره ی مهاجم یونایتد، فصل قبل یک تنه تیم را به قهرمانی رساند، اما در این فصل به نظر سایه ای از خودش بود. شایعات زیادی وجود داشت که ستاره ی سابق آرسنال از کار کردن زیر نظر مویس خوشحال نیست . گواه این موضوع را می توان نمایش های سوال برانگیز مرد هلندی در این فصل دانست. دیگر از آن بازی های خیره کننده ی فصل قبل خبری نبود.
5- ایدئولوژی در یک باشگاه بزرگ :
مویس شهرتش را با پرستون نورث و بعد اورتون ساخت. دو باشگاه معمولی که از موفقیت با او لذت بردند، اما منچستریونایتد داستان کاملا متفاوتی دارد. شیاطین سرخ با دلایل قابل بحث، بزرگترین باشگاه دنیا هستند. و از آن ها نمایشی در ابعاد این بزرگی انتظار می رود. در عوض، مویس از فوتبال فشرده گفت،کار سخت، با یک ایدئولوژی نسبتا دفاعی. این موضوع به مذاق هوادارانی که به استعداد، خلاقیت و یورش به سوی حریف در دوران فرگوسن عادت کرده بودند اصلا خوش نیامد. مویس نشان داد که از نظر ذهنی، در یک ” باشگاه کوچک ” گیر کرده است.
6- تحسین تمامی رقبا :
مقایسه ی دوران مویس با فرگوسن از این نظر خیلی راحت است، و نشان از دشواری وظیفه ی یافتن جایگزین مناسب برای سر الکس. مویس با نظراتی که در مورد رقیبان اصلی یونایتد یعنی لیورپول و منچسترسیتی می داد هیچ کمکی به خودش نمی کرد. گفتن اینکه لیورپولی ها بهتر از ما هستند ( با این استدلال که در جدول وضعیت بهتری دارند. این صحبت حتی سرمربی لیورپول را شوکه کرد ) یا اینکه سیتی تیمی ست که یونایتد باید آرزو کند مثل آن ها شود، حرف هایی بودند که شما هرگز از فرگوسن نمی شنیدید- کسی که آن طبع تندش نسبت به رقیبان، یکی از دلایلی بود که در اولدترافورد همه عاشقش بودند.
7- هدر دادن زمان در بازار نقل و انتقالات :
مویس در این قسمت کاملا مقصر نیست، چون اگر بخواهیم منصفانه بگوییم، ” ادد وودوارد ” هم بی کفایت عمل کرد. اما اقدامات یونایتد در بازار نقل و انتقال تابستان چیزی شبیه به کمدی بود. تلاش آن ها برای جذب امثال تیاگو آلکانترا و سسک فابرگاس از بارسلونا تا مدت ها وجهه ی بدی داشت. یونایتد همچنان بر روی گزینه های غیرممکن پافشاری می کرد، درحالیکه تیم های دیگر که خارج از گود جذب بازیکن بودند قوی تر عمل کردند. در نهایت نتیجه، خرید روز آخر فلینی شد.
8- جذب خوان ماتا :
ماتا یک بازیکن برجسته است. در این مورد هیچ شکی نیست. اما او واقعا مردی بود که یونایتد به آن نیاز داشت؟ شیاطین سرخ 1/37 میلیون یورو پرداختند تا این بازیکن اسپانیایی را در ژانویه از چلسی به چنگ آورند. ولی همه این را می دانند که ماتا برای اینکه بهترین کارایی را داشته باشد نیاز به بازی در پست شماره ی 10 دارد. اما یونایتد وین رونی را در آن جا داشت که بازی می کرد، درحالیکه کاگاوا هم نیاز داشت تا در آن پست به کار گرفته شود. درعوض مویس، ماتا را به کناره ها برد که تاکنون جواب نداده است.
9- ناتوانی در خارج کردن تدریجی دژ قدیمی:
برای سال های زیادی امثال ویدیچ، فردیناند و پاتریس اورا ستون های خط دفاعی یونایتد بوده اند. اما همگی آن ها در حال حاضر بیشتر از 30 سال سن دارند و به نظر می رسد این تابستان تیم را ترک خواهند کرد. اما حرکتی که در این فصل بعنوان روند گذار و انتقال طی شد در تابستان قبل می توانست سودمندتر باشد. برای همین حالا باشگاه مجبور است به سرعت به دنبال جایگزین هایی مناسب برای پرکردن حفره هایی که بوجود خواهد آمد بگردد.
10- جنگ بر سر فروختنِ روش تمرینی خودش:
پس از سال ها کار با فرگوسن و سیستم تمرینی اش، مسلم است که تطبیق با تغییرات سخت خواهد بود. فرگوسن بیشترین تمرکزش، مکررا روی مهارت های کار با توپ بود. تا اینکه مویس آمد و بنا را بیشتر بر روی تمرینات خسته کننده و فرساینده ی فیزیکی گذاشت – که به خورد بازیکنان نرفت – آن ها به نظر می رسید نسبت به فواید سیستم تمرینی مویس قانع نشدند. و این اسکاتلندی هم نتوانست بازیکنان را مجاب به پذیرش درستی روش هایش کند و درنهایت اعتماد بازیکنان نسبت به خودش و کارش را از دست داد
به نظر شما بزرگ ترین اشتباه مویس کدام بود؟

با تشکر از اوون7

۰ Comments