جایگزین مسیر

اعتقاد : ما ستاره نمی خریم، بلکه می سازیم

by | تیر , ۳۱ , ۱۳۹۳

در این پست مقاله ای را می خوانید که به قلم برایان د فابیو (عضوآکادمی نویسندگان MUFC latest) نوشته شده است. او در این نوشته به نگرش پیشین و کنونی منچستریونایتد نسبت به نقل و انتقالات پرداخته و در چند فاکتور ترکیب یونایتد را با بایرن مونیخ مقایسه کرده است.

پایگاه هواداران منچستریونایتد در ایران –

” اگر وقت بگذارید و منچستریونایتد را دنبال کنید، خواهید دانست که ما به ندرت ستاره ی جهانی خریده ایم. ما آن ها (بازیکنان) را با بازی کردن برای منچستریونایتد به ستاره ی جهانی تبدیل کرده ایم و این (موضوع) ادامه خواهد داشت.” دیوید گیل – 2011

کلمه ی ” ستاره ” مدت هاست که برای فوتبالیست ها به کار برده شده و این اصطلاحی گیج کننده بوده است. یک ستاره بازیکنی است که باعث به وجود آمدن بالاترین سطح نتایج شده است، آن هم نه به صورت مقطعی، بلکه برای مدت زمانی پایدار. آن نتایج ممکن است تعیین کننده باشند یا شاید تنها از نظر کیفی نقش یک بازیکن و کمک او به تیم را مورد ارزیابی قرار دهند.

با این تعریف که ذکر شد، در منچستریونایتد تنها دو ستاره باقی می مانند : رابین #فن-پرسی و وین #رونی . برای هواداران و همینطور دشمنان و حریفان کاملاً واضح است که دوره ی تازه ای در اولدترافورد در حال آغاز شدن است. آن ها که رفته اند دژ قدیمی و ستاره های پیشینی چون ریو #فردیناند ، نمانیا #ویدیچ ، پل #اسکولز ، و رایان #گیگز به همراه پاتریس #اورا هستند. گیگز و اسکولز بیشتر از یک ستاره بوده اند. نماد و اسطوره های زنده در فرهنگ یونایتد. تصویر آن ها به پاس یک دوره ی تاریخی طولانی و غرورانگیز محو نشدنی خواهد ماند.

یونایتد همیشه فلسفه و شعار خود را داشته است. “ما ستاره نمی خریم، بلکه می سازیم”. این روش اجرایی یونایتد برای سال های بسیار بوده است. می توان اولدترافورد را مثل یک کارخانه یا نیروگاه کاملاً فعال و پویا دید که ستاره ی فوتبال تولید می کند و آن ها را در زمین های فوتبال انگلیس توزیع می کند تا در بزرگ ترین صحنه ها به روشنی بدرخشند.

آن عادات و رسوم در حال تغییر است، یا دست کم به خاطر فشاری که برای پر کردن خلأهای موجود و فوریتی که وجود دارد، به حال تعلیق درآمده است. خریدهای اخیر، لوک #شاو و آندر #هررا ، در آستانه ی ستاره شدن قرار دارند. استعدادهایی که سریعاً رشد می کنند، دقیقاً آن نوع از بازیکنان هستند که یونایتد مکرراً به خود دیده، تا مثل سوخت برای ماشین منچستر عمل کنند. اما آیا این استراتژی درستی برای حل مسائل آزاردهنده ی ترکیب فعلی تیم است؟

در سال 2012، هاروارد بیزنس ریویو کتابی به نام “ساختن، قرض گرفتن، یا خریدن” منتشر کرد که توسط دو پروفسور به نام های لارنس کاپرون و ویل میشل نوشته شده است. در این کتاب آن ها وضع دشوار رشد و پیشرفت در مواجهه با مشاغل در طول عمرشان را شرح می دهند. در مقاله ی محمد مصطفی توسیف برای بوندسلیگا فاناتیک با عنوان ” ساختن، قرض کردن یا خریدن : نگاهی عمیق تر به موفقیت های اخیر بایرن” او این مفهوم رشد را برای فوتبال استفاده می کند. در رابطه با منچستریونایتد، این وضع دشوار یک برنامه ی کاری دلفریب برای بازسازی قهرمانان پیشنهاد می دهد. به منظور استمرار موفقیت، یک راهکار نمی تواند به آسانی پاسخگوی شیوه ی رشد باشد. جزء ضروری برای رشد سیستمی، توانایی ترکیب همه ی استراتژی ها با هم است.

ساختن

تمرکز بر روی جوانان روش فعلی تیم های موفق اروپایی است. بارسلونا، بایرن مونیخ، آژاکس و ساوتهمپتون همگی نمونه های بسیار خوبی برای این هستند که چطور جوانان آکادمی تیم اصلی را تغذیه می کنند. یونایتد همیشه برای سیستم جوانانش مشهور بوده است، هرچند که تنها دو بازیکن در سال های اخیر از این طیف در لیگ برتر برای یونایتد حضور داشته اند.برعکس، بایرن پنج بازیکن را که محصول آکادمی اش هستند در اختیار دارد.

manchester-united-logo

تام #کلورلی (2011)

دنی #ولبک (2008)

football-wallpapers-fc-bayern-munich-wallpaper-33806

فیلیپ لام (1995)

باستین شواین اشتایگر (1998)

توماس مولر (2000)

تونی کروس (2006)

داوید آلابا (2008)

متأسفانه، یونایتد نتوانسته در سال های اخیر بازیکنان آکادمی اش را حفظ کند یا پرورش دهد. چیزی که زمانی یک جزء بارور بود در سال های اخیر پاک شده است.

قرض گرفتن

در زمینه ی فوتبال، قرض گرفتن به معنای واگذاری بازیکن به باشگاه دیگر به مدت معین ترجمه می شود. استفاده از منابع باشگاه های دیگر برای پیشرفت محصولات خودی سیاستی است که بسیاری از باشگاه ها در اروپا پیش گرفته اند. گرچه اغلب بی بهره می مانند، این مسیر در یونایتد به هیچ وجه شکل نگرفته است. در واقع، اغلب از این موضوع به عنوان یک گام پیش از مسلم شدن انتقال قطعی در مورد بازیکنانی چون #فابیو داسیلوا، ویلفرد #زاها و فدریکو #ماکدا استفاده شده است.

خرید

این استراتژی آسان ترین و سریع ترین راه برای بازسازی تیم است، گرچه حفظ و ادامه دادن این راه دشوار است. باشگاه هایی چون منچسترسیتی، پاریسن ژرمن، موناکو، آرسنال، رئال مادرید و بایرن مونیخ این راه را در پیش گرفته اند تا یا لیستشان را تکمیل یا ترکیب اصلی شان را تقویت کنند. پایدارترین روش خرید، اتخاذ یک رویکرد متعادل است. مجدداً، اجازه دهید نگاهی به بایرن مونیخ بیاندازیم تا توجه آن ها به نقل و انتقالات را در چهار سال گذشته روشن کنیم و آن را بامنچستریونایتد مقایسه کنیم.

football-wallpapers-fc-bayern-munich-wallpaper-33806

2014-15

ورود : روبرت لواندوفسکی، سباستین روده، خوان برنات

خروج : دنیل فن بویتن، ماریو مانزوکیچ

هزینه ی خالص : 0

2013-14

ورود : تیاگو آلکانترا، ماریو گوتزه، یان کرچهوف

خروج : ماریو گومز، امره کن، لوئیز گوستاوو

هزینه ی خالص : 18/5 میلیون پوند

2012-13

ورود : خاوی مارتینز، ماریو مانزوکیچ، ژردان شکیری، دانته، کلودیو پیزارو

خروج : ایویکا اولیچ، دانیل پرانجیچ

هزینه ی خالص : 62 میلیون پوند

2011-12

ورود : ژروم بواتنگ، مانوئل نویر، رافینها

خروج : میروسلاو کلوزه، حمیت آلتینتوپ، آندرس اوتل

هزینه ی خالص : 39 میلیون پوند

manchester-united-logo

2014-15

ورود : لوک شاو، آندر هررا

خروج : الکساندر #بوتنر

هزینه ی خالص : 52 میلیون پوند

2013-14

ورود : مروانه #فلینی، خوان #ماتا، گیرمو #وارلا

خروج : اسکات ووتون

هزینه ی خالص : 66 میلیون پوند

2012-13

ورود : نیک #پاول ، شینجی #کاگاوا ، رابین فن پرسی، آنجلو #هنریکز ، الکساندر بوتنر، ویلفرد زاها

خروج : متی جیمز، ریچی د لت، پارک جی سونگ، پل پوگبا، دیمیتار برباتوف، جاش کینگ، رابی بردی

هزینه ی خالص : 51 میلیون پوند

2011-12

ورود : فیل #جونز ، داوید #دخیا ، اشلی یانگ

خروج : جان اوشی، وز براون، گابریل اوبرتان، درن گیبسون، دنی درینکواتر، راول موریسون، مامه بیرام دیوف

هزینه ی خالص : 39 میلیون پوند

نه تنها بایرن در بازار نقل و انتقالات موفق تر بوده، بلکه آن هاهمچنین پول کمتری خرج کرده اند. بعلاوه، هدف آن ها گرایش به کمک منظم و مداوم به تیم اصلی است. به خاطر کمبود بازیکنانی که از سیستم جوانان به اولدترافورد می رسند، یونایتد مجبور خواهد بود خرج بیشتری برای بازیکنانی که در حال حاضر آماده ی کمک به تیم هستند انجام دهد.

تیم های موفق باید ترکیبی از بازیکنان جوان و باتجربه داشته باشند. که لزوماً به سن وابسته نیست. چنانکه محمد مصطفی توسیف اثبات می کند، ما می توانیم این چرخه ی زندگی را به دوران حرفه ای یک فوتبالیست اعمال و آن را به چهار مرحله ی مجزا تقسیم کنیم : مقدمه، رشد، اوج، و بلوغ / شروع روند نزولی. او این طبقه بندی را به صورت زیر معنی می کند :

1-      مقدمه –  این جایی است که یک بازیکن وارد نبرد می شود. در باشگاه های بزرگ تر، در این مرحله شانس کمتری برای قرار گرفتن درون تیم وجود دارد. هرچند بازیکنان فوق العاده، در این مرحله می درخشند.

2-      رشد –  دوره ی ادامه یافتن پیشرفت تا رسیدن به اوج. این مرحله بسته به شانس یا پویایی تیم، در هر سنی می تواند اتفاق بیافتد.

3-      اوج –  یک بازیکن به نقطه ی اوج و کمال رسیده است. او نمی تواند به بازیکن بهتر از اینکه در حال حاضر هست تبدیل شود، اما بسته به سطح آمادگی و سخت کوشی و انگیزه اش می تواند به طور منظم خوب باقی بماند.

4-      بلوغ / شروع روند نزولی –  بازیکن پیش از این به اوج رسیده و همانطور که مسن تر می شود سطح آمادگی اش پایین می آید. بازیکنان در این مرحله می توانند بخاطر فرصت کمی که برای بازی پیدا می کندد ناراضی باشند و اغلب به دنبال باشگاهی می گردند تا بتوانند بیشتر بازی کنند.

طبق آنچه آورده شد، ترکیب منچستریونایتد را می توان به شکل زیر دسته بندی کرد.

مقدمه : آنجلو هنریکز، جسی #لینگارد ، جیمز #ویلسون ، عدنان #یانوزای

رشد : داوید دخیا، #رافائل داسیلوا، فیل جونز، کریس #اسمالینگ ، لوک شاو، آندر هررا

اوج : جانی #اوانز ، خوان ماتا، خاویر #هرناندز ، #نانی ، اشلی #یانگ، تام #کلورلی ، آنتونیو #والنسیا ، شینجی #کاگاوا ، مروانه فلینی، دنی ولبک، #اندرسون ، وین رونی، رابین فن پرسی، مایکل #کریک ، درن #فلچر

بلوغ  / شروع روند نزولی : پاتریس اورا

همانگونه که می توانید ببینید، ترکیب منچستریونایتد به شدت متکی به بازیکنانی است که در طبقه ی “اوج” قرار گرفته اند و به قدر کافی تأکید بر روی دسته ی “رشد” وجود ندارد. بازیکنان جذب شده ی اخیر یعنی لوک شاو و آندر هررا کمک کرده اند که این طبقه کمی متعادل شود. هنوز هم تیم های موفق، بازیکنان بیشتری در طبقه ی رشد دارند. برای مثال بایرن، ماریو گوتزه، توماس مولر، تونی کروس (که به رئال پیوست)، داوید آلابا، خاوی مارتینز، سباستین روده، هولگر بداشتوبر، تیاگو آلکانترا، رافینها، خوان برنات، ژردان شکیری و ژروم بواتنگ را دارد.

در یک تضاد مطلق، دسته ی ” اوج” برای یونایتد با بازیکنانی پر شده که عملکردی پایین تر از سطح انتظار داشته اند مثل : خاویر هرناندز، نانی، اشلی یانگ، تام کلورلی، شینجی کاگاوا، آنتونیو والنسیا، مروانه فلینی،اندرسون و درن فلچر. متناوباً، بازیکنان بایرن در این دسته، فرانک ریبری، باستین شواین اشتایگر، فیلیپ لام، آرین روبن و دانته هستند. کاملاً مشخص است که اغلب بازیکنانی از یونایتد که در طبق ی “اوج” قرار می گیرند به هیچ وجه کیفیت هم طبقه های خود را در بایرن ندارند و نبردهای اخیر گویای این مطلب است.

اگر یونایتدی ها سریعاً به دنبال بازیابی توان رقابتی خود هستند، نگاه آن ها به سوی جذب بازیکنان در “اوج” است. هدف های خرید فعلی ستاره هایی از این قبیل هستند : آرتورو ویدال، آنخل دی ماریا، ادینسون کاوانی، مارکو رویس، کوین استروتمن، و مت هوملز. که هر کدام برای باشگاه و تیم ملی کشورشان می درخشند. طبق سنت، این بازیکنان می بایست هدف هایی ناهنجار برای باشگاه باشند، اما از آن زمان که بسیاری از بازیکنان طبقه ی “اوج” یونایتدعملکردی ضعیف از خود بروز داده اند، این بخش می بایست محدوده ای کلیدی برای بهبود تیم باشد.

بازیکنان جوان و صیقل نیافته ای چون استفان دی فری، ممفیس دیپای، راس بارکلی، و ویلیام کاروالهو هدف هایی هستند که در مرز ستاره شدن هستند و بنابراین در دسته ی “رشد” قرار می گیرند. اگر یونایتد تمایلی به خرید نشان داده، در این طبقه بوده است. یقیناً آن ها ممکن است که بسته به موقعیت خوان ماتا و مروانه فلینی را خریده باشند، اما این خریدها به ترتیب به خاطر استفاده از فرصت و ناچاری بوده است. هر دوی این خریدها هم نسبت به شالوده ای که دهه ها قبل نهاده شد، تغییر جهت بوده است. جوانان، چنانکه در طبقه ی “رشد” ارائه شد، از زمان پسران بازبی تا بچه های فرگی همیشه در یونایتد برترین بوده اند.

در اواخر دوران فرگوسن، او سعی کرد با جوانان نسل تازه ای بسازد. تاکتیکی درست و ثابت شده، فقط انتخاب ها اشتباه بود. با بیشمار دلیل، تام کلورلی، اندرسون، نانی، اشلی یانگ، کاگاوا، والنسیا و هرناندز به قدر کافی عملکرد خوبی نداشته اند. آن ها یا پسرفت کرده اند یا ثابت مانده اند و اگر می خواهند خود را از نظر فوتبالی دوباره احیا کنند می بایست به دنبال شانس های جدیدی باشند. در غیر اینصورت آن ها فقط بازیکنانی در تیم هستند که می توانند خلأهای بوجود آمده بخاطر مصدومیت دیگران یا نیاز برای لیگ قهرمانان جام های داخلی را پر کنند.

مقایسه ی بین منچستریونایتد و بایرن مونیخ محدوده ای مشخص دارد. منتقدین در آلمان کل بوندسلیگا را به خاطر بودن به عنوان سیستم جوانان برای بایرن متهم می کنند. درواقع بایرن بر منزل دیگران حکمرانی می کند. یونایتد، در سال های گذشته، چنین تدبیری را برای جذب وین رونی، دیمیتار برباتوف، مایکل کریک، کریس اسمالینگ، اشلی یانگ و لوک شاو به کار برده است. اگر یونایتد می خواهد همچنان با حریفانش رقابت کند، می بایست در تاکتیک های خود در نقل و انتقالات تجدید نظر کند، و حداقل برای کوتاه مدت ستارگانی را بخرد که فوراً می توانند در 11 نفر اصلی جای بگیرند.

هر دو تیم یونایتد و بایرن همان روش سرمایه گذاری بر روی جوانان  را دنبال کرده اند. هر دو از نظر ساختن بازیکنان باارزش و وارد کردنشان به بازار نقل و انتقالات مشترکند. فعالیت های اخیر در بازار نقل و انتقالات برای یونایتد حاکی از جدا افتادن از اساس و پایه ای دارد که سر الکس فرگوسن بنا نهاد. یونایتد به ندرت پول برای ستاره های اثبات شده پرداخته است. نهایت اینکه برای تغییر شانسشان، آن ها نیاز دارند که دوباره به آن مسیر دوست داشتنی سابق برگردند.

۰ Comments