جایگزین مسیر

بازگشت زلاتان ابراهیموویچ، تهدید یا فرصت؟

by | شهریور , ۴ , ۱۳۹۶

اختصاصی پایگاه هواداران منچستریونایتد – زلاتان ابراهیموویچ با انتشار ویدئویی از روند بهبودیش و بیان جاه‌طلبی‌هایش اعلام کرد که برای تمام کردن کاری که شروع کرده است به منچستر بازمی‌گردد و بی‌تاب بازی دوباره در اولدترافورد است، در این مطلب به یکی از مهم‌ترین فاکتورهای موفقیت یک تیم فوتبال می‌پردازیم و نشانه‌های آن را در تیم‌های ژوزه مورینیو مرور خواهیم کرد و بازگشت زلاتان را از این دریچه خواهیم دید.

مساله‌ای به نام بالانس تیمی

یکی از مهم‌ترین فاکتورهای قدرت یک تیم فوتبال وجود بالانس تیمی در شاکلۀ آن است، بعنوان مثال لزوما در اختیار داشتن همزمان مسی و رونالدو منجر به جمع شدن قابلیت‌های مسی و رونالدو نخواهد شد و حضور همزمان آن‌ها از قدرت هر دو خواهد کاست. در تاریخ فوتبال نمونه‌های فراوانی از ناکامی تیم‌ها به خاطر عدم بالانس دیده شده است. از نمونه‌های معاصر آن انتقال دیوید بکام از منچستریونایتد به رئال مادرید بود، در سالی که قرارداد یکی از بهترین هافبک دفاعی‌های رئال به پایان رسید، پرز جانشینی برای ماکله‌له به خدمت نگرفت و در عوض دیوید بکام را با سر و صدای فراوان به رئال آورد که این انتقال بالانس تیمی رئال را به هم زد و قهرمان آن دورۀ اروپا را به دوران رکودی چند ساله برد. نمونۀ عدم بالانس در منچستر یونایتد انتقال رکوردشکن ورون بود، فرگوسن ورون را برای تقویت خط هافبک به خدمت گرفت، خط هافبکی که اسکولز و روی کین در آن بودند، ترکیب سه نفره آن‌ها هیچ وقت انتظارات را برآورده نکرد و منچستر علیرغم در اختیار داشتن سه تن از بهترین هافبک‌های جهان در اولین فصل حضور ورون پایین‌تر از آرسنال و لیورپول لیگ را در ردۀ سوم به پایان رساند.

بالانس در تیم‌های ژوزه مورینیو

دوران چلسی

تیم‌های مورینیو به ویژه تیم‌های فصل دوم او همواره از بالانس و تناسب فوق‌العاده‌ای برخوردار بوده‌اند، بهترین نمونه‌های آن هم چلسی دورۀ اولش، اینتر در سالی که سه‌گانه برد و رئال در لالیگای رکوردها، مورینیو در بدو ورود به چلسی با آدرین موتو به مشکل خورد و حاضر نشد بالانس تیم را بخاطر بازی دادن به او به هم بزند، در آن فصل او فقط در دو بازی به میدان رفت و سرانجام با کش و قوس‌های فراوان و پس از رسوایی موتو بر اثر مصرف کوکایین با اخراج شدن موتو حداقل از نظر روحی تعادل به خط حمله برگشت، جایی که روبن دروگبا و گودیانسن حضور داشتند، دیگر وصلۀ ناجور تیمش ماتیا کژمان بود که فقط چهار گل به ثمر رساند و خرید موفقی محسوب نمی‌شد، مورینیو در فصل دوم کژمان را به اتلتیکو مادرید فروخت و هافبک‌هایی چون اسکات پارکر و تیاگو را هم فروخت تا تعادل تیمش حفظ شود، در عوض اسین را به خدمت گرفت تا یکی از بهترین خط هافبک‌های تاریخ چلسی را تکمیل کند، رایت فیلیپس و لاسانا دیارا هم برای بیشتر کردن عمق ترکیب تیم به خدمت گرفته شدند، نتیجه باور نکردنی بود، شاید بهترین تیم تاریخ باشگاه چلسی. اما اختلافات از وقتی شروع شد که شوچنکو علیرغم میل مورینیو به خدمت گرفته شد، با آمدن شوچنکو که آن روزها از بهترین مهاجمان اروپا بود بالانس تیمی چلسی و رابطۀ مورینیو با آبراموویچ به هم خورد که در نهایت پس از دو سال، منچستر قهرمانی را از چلسی مورینیو پس گرفت و مورینیو فصل بعد از چلسی رفت.

دوران اینتر

علیرغم قهرمانی در اولین فصل حضورش در اینتر، عملکرد مورینیو در ساختن تیمی که سه‌گانه را برد کم‌نظیر بود، او با به خدمت گرفتن بازیکنانی چون پاندف، تیاگو موتا، وسلی اسنایدر، اتوئو و میلیتو تیمی قدرتمند را پایه‌ریزی کرد که سه‌گانه را فتح کرد، در حالی که در خروجی او کسانی چون فیگو(بازنشستگی)خولیو کروز، هرنان کرسپو، پاتریک ویرا (به دلیل سن بالا) و زلاتان ابراهیموویچ دیده می‌شدند اما معاوضۀ زلاتان با اتوئو و آمدن چهار بازیکن دیگر که همگی از اصلی‌ترین ارکان موفقیت اینتر بودند، از بهترین خریدها در کارنامۀ مربیگری مورینیو هستند. تیمی که از بالانس و کیفیت فوق‌العاده‌ای برخوردار بود.

دوران رئال

مورینیو در اولین فصل حضورش در رئال ستاره‌هایی که در آن زمان گل کرده بودند را به خدمت گرفت، مسوت اوزیل و سامی خدیرا چشم‌ها را در جام جهانی خیره کرده بودند و به رئال پیوستند، آنخل دی‌ماریا هم به خدمت گرفته شد و ستارگان قدیمی چون رائول و گوتی به سمت درهای خروجی باشگاه هدایت شدند هرچند که آن فصل رئال در حضور بارسلونا فقط به کوپا دل ری دست یافت و در نیمه‌نهایی اروپا به بارسلونا باخت و لیگ را هم با ۴ امتیاز اختلاف به بارسا واگذار کرد، در فصل بعدی با آمدن واران و کونترائو کیفیت دفاعی تیم بالا رفت و رئال در فصلی خیره کننده تنها با دو باخت و ۱۰۰ امتیاز قهرمان لالیگا شد. هرچند که باز هم به سد نیمه‌نهایی خوردند، مورینیو در فصل سوم توفیقی کسب نکرد و با بالا گرفتن تنش‌ها و اختلافات بین بازیکنان رئال اختیار رختکن و تیم را از دست داد و به چلسی برگشت

دوران چلسی اپیزود دوم

با آوردن فابرگاس، کاستا، شورله و … توانست در دومین فصل حضورش تیمی خوب و یکدست ایجاد کند که قهرمان لیگ شود، اما واقعیت آن بود که چلسی نشان چندانی از سال‌های ۲۰۰۴-۲۰۰۸ نداشت و در اروپا تیمی بی‌دندان بود که قهرمانی‌اش در لیگ علاوه بر حفظ فرم خوب در کل فصل مدیون ضعف رقبایی چون دو تیم منچستری و آرسنال و لیورپول بود. نمود بارز آن هم بازی یک‌شانزدهم نهایی لیگ قهرمانان مقابل پاری‌سن‌ژرمن که علیرغم پیش بودن از حریف ده نفره‌ای که بهترین بازیکنش زلاتان اخراج شده بود، در دقایق پایانی با گل سیلوا حذف شدند. چلسی آن فصل با اینکه در لیگ بالانس خوبی داشت و بهرحال از زمین پیروز بیرون می‌آمد در اروپا تعریفی نداشت، فصل بعدی مورینیو در چلسی کابوس‌وار بود و او در نهایت اخراج شد و جای خود را به هیدینگ داد.

 

دوران منچستر

فصل اول مورینیو در منچسریونایتد مشکل بالانس در تیم حس می‌شد، مورینیو در یافتن ترکیب ایده‌آل خود هفته‌ها تلاش کرد، با این وجود تا پایان فصل هم مشکل برندگی و تعادل تیم حل نشد، در فاز تهاجمی تیم دچار مشکلاتی بود و با مساوی‌های فراوان داخل خانه نتوانست در لیگ موفق باشد، به دلیل نبودن بالانس تیمی، همۀ توانایی‌های پوگبا، ماتا، میختاریان و مارسیال و … در تیم دیده نمی‌شد، هرچند که با ارائه بازی‌های هوشمندانه در بازی‌های حذفی موفق شد جام اتحادیه و لیگ اروپا را کسب کند و به لیگ قهرمانان اروپا راه یابد، تا به اینجای فصل دوم و با انجام سه بازی رسمی نمی‌توان با قاطعیت اظهار نظر کرد، اما چیزی که تا همین جا مشهود بوده برگشتن تعادل و بالانس به تیم است، با آمدن لوکاکو و ماتیچ پازل تاکتیکی مورینیو کامل شده و بالانس فوق‌العاده‌ای در اکثر بازی‌های پیش‌فصل و دو بازی ابتدایی لیگ در بازی تیم دیده می‌شود. ماتیچ کمربند میانی را محکم کرده و پوگبا و میخیتاریان در بهترین فرم خود هستند، باید دید آیا این روند در ادامۀ فصل حفظ خواهد شد یا نه؟

زلاتان یا لوکاکو

با برگشتن زلاتان ابراهیموویچ به ترکیب منچستریونایتد خوشحالی و نگرانی همزمانی در دل طرفداران به وجود آمده است، همان‌طوری که در مطلبی از زبان آلن پارجو مربی با سابقۀ لیگ برتری، نکات مثبت این انتقال را ذکر کردیم باید گفت که نگرانی‌هایی از بابت به هم خوردن فرم تیم و بالانس تیمی وجود دارد. استفادۀ همزمان از لوکاکو و زلاتان انتخاب جذابی به شمار نمی‌رود، حضور همزمان این دو مهاجم همان چیزی است که این مطلب سعی در تشریح آن دارد، به هم خوردن بالانس تیمی و افت کیفیت هر دو بازیکن. از طرفی هیچ کدام از این دو بازیکن در شرایط عادی نباید و نمی‌توانند نیمکت‌نشین باشند، آیا زلاتان با تمام بزرگی‌اش حاضر خواهد بود با لوکاکوی جوان برای ترکیب اصلی مبارزه کند یا مورینیو نقشه‌های دیگری دارد؟ او در مصاحبۀ اخیرش گفته که جایگاه زلاتان در ترکیب ثابت نیست و هیچ تضمینی برای فیکس بودن او وجود ندارد و باید برای حضور در ترکیب بجنگد.همچنین گفته که او به بازی‌های گروهی لیگ قهرمانان نخواهد رسید. پل مرسون بازیکن سابق آرسنال و کارشناس تلویزیونی معتقد است بازگشت زلاتان به ترکیب اصلی تیم را کند خواهد کرد و از طرفی در صورت افت مقطعی لوکاکو، بودن کسی مثل زلاتان روی فرم لوکاکو تاثیر منفی خواهد گذاشت. در هر حال بازگشت زلاتان موافقان و مخالفان خود را دارد و باید دید آیا زلاتان با همان قدرت قبلی برخواهد گشت یا نه؟ در این صورت مورینیو دردسر شیرینی برای انتخاب ترکیب ایده‌آل خود خواهد داشت، دردسری شیرین که البته راه رفتن روی لبۀ تیغ است، آیا او خواهد توانست بالانس تیم را حفظ کند و در روزهای پرفشار ژانویه جاه‌طلبی زلاتان و کیفیت انکارناپذیر لوکاکو را همزمان حفظ کند یا نه؟ آیا روحیۀ برنده و کیفیت و پرستیژ بازیکن بزرگی چون زلاتان عصای دست منچستر و محرک قهرمانی خواهد بود؟ باید منتظر ماند و دید. روزهای هیجان‌انگیزی در پیش داریم. هیجان انگیزترین فصل پس از سرالکس فرگوسن

۰ Comments